Montag, 28. Juli 2014

سخنراني برنارد كوشنر- وزيرخارجه پيشين فرانسه دركنفرانس پاريس

سخنراني برنارد كوشنر- وزيرخارجه پيشين فرانسه دركنفرانس پاريس

 تاریخ ایجاد در 06 مرداد 1393
كنفرانس «ديكتاتوري ديني در ايران كانون جنگهاي فرقه گرايانه در خاورميانه» در پاريس با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت بمناسبت ماه رمضان
خيلي ممنون. خانم رجوي، خانمها و آقايان و همچنين فراموش نكنيم، مهمانان نامدار. خانم رجوي، هر بار كه سخنان شما را ميشنوم، و من در ماههاي اخير در مناسبتهاي زيادي به سخنان شما گوش كردهام، هر بار متحير ميشوم. من شما را ستايش ميكنم. شما با صداقت صحبت ميكنيد، با توجه به مشكلاتي كه همه ما با آن مواجه هستيم. منظورم در خاور ميانه است، در عراق، در سوريه. شما با شفافيت و شجاعت چيزها را بيان ميكنيد و به همين خاطر از شما تشكر ميكنم، از طرف همگي و حتي كساني كه در اين سالن حضور ندارند.
من ميدانم كه باز كردن روزه نوعي جشن مذهبي است و من فردي مذهبي نيستم. به هيچ وجه. ولي روش شما براي تعريف اسلام را ميستايم. من ستايش ميكنم مصمم بودن شما را براي برقراري دمكراسي، جدايي دين از دولت، برابري زن و مرد، و همچنين مبارزه شما عليه آن كه سيد احمد غزالي با قدرت بيان كرد به صحبتهاي سيد احمد غذالي برميگردم، خود من يك ماه پيش موضع رسمي وزارت خارجه را محكوم كردم. من بدون اينكه آنچه شما گفتيد را به چالش بكشم، آقاي نخست وزير(غزالي)، بايد به شما بگويم كه اين موضع وزارت خارجه نيست. اين موضع منفي اعلام شده توسط سخنگو بود كه فكر كنم همه او را بر سر جايش نشاندند. شما كاملا حق داريد كه محكوم كنيد. من نيز نسبت به اين هشدارها حساس بودم. اشتباه گرفتن تروريستها با كساني كه بر عليه آنها ميجنگند، اشتباه گرفتن مجاهدين خلق كه بطور مصمم و سرسختانه از دمكراسي حمايت ميكنند با ديكتاتوري مذهبي كه آن را محكوم ميكنيم، اين ناحق است و شما كار بسيار خوبي را انجام داديد آقاي نخست وزير كه اين حق را برگردانديد. اين ناحق است، و برعكس چيزي است كه جمهوري فرانسه بايد از آن حمايت كند. چرا كه جمهوري فرانسه بر جدايي دين از دولت بنا شده است و در مسير برابري زن و مرد حركت ميكند. چيزي كه مجاهدين خلق ارائه ميدهند، دقيقا از همان روحي برخوردار است كه جمهوري فرانسه به تمام جهان نشان داده است.
 اگر بخواهيم در مورد عراق صحبت كنيم، بطور فعلي، فكركنم كه من اولين نفري بودم، حتما كسان ديگري هم بودند، من به آرشيوها مراجعه نكردم، ولي فكر كنم كه من اولين كسي بودم در سياستمداران فرانسوي كه رفتار آقاي مالكي را محكوم كردم. من از ابتدا گفتم كه آقاي مالكي اختلافات را عميقتر ميكند. او مشكلات را تشديد خواهد كرد و همچنين دشمنيها و تقابلها را. و من هنوز اين حرف را ميزنم و بيشتر هم ميگويم. ولي او مورد حمايت قرار گرفت. اين در مورد موضع فرانسه نيز صدق ميكند در مورد صلح خاورميانه. ما نميتوانيم به عنوان يك فرد فعال، به عنوان يك فرد آزاد انديش، مانند يك وزير رفتار كنيم، يا به عنوان يك وزير مانند يك فرد آزاد انديش عمل كنيم. همه ما درگير هستيم، همه ما نمايندگي ميشويم توسط 5+1 و ايران در يك روند ديالوگ در حمايت از يا در چشم انداز رهايي از سلاح هستهاي. من نميگويم كه موفق خواهد بود و همچنين نميگويم كه وجه جانبدارانه اين ديالوگ وجود ندارد. ولي نميتوانيم تلاشهاي برقراري صلح را نقد كنيم و از خود انعطاف نشان ندهيم. آيا امكانپذير است. من باور دارم كه آري، ولي در شرايط مشخصي.


درحال حاضر، اختلافات در عراق عميقتر ميشوند. بيش از يك قرن است كه به كردها قول استقلال داده شده است. در ميان درگيريهاي عراق، اين خواست استقلال كردها نيز وجود دارد و در طرف ديگر، بطور متناقضي، چرا كه تناقضي است در اين منطقه كه بايد روي آن تاكيد كرد، نزد كردهاي سوريه، چيز كاملا متفاوتي با كردهاي عراقي وجود دارد. آقاي مالكي كه نخواست يك روند دمكراتيك واجب را در عراق را اجرا كند در شرايط كه در عراق وجود دارد. جامعه سنيها بطور تقريبا كاملي پس زده شدهاند، يا شايد بخشي از جامعه سني، ولي به هر حال بطور خيلي محكم توسط سنيها احساس شده است. هم اكنون در سو استفاده از اين احساسات و دشواريها، تمايلي وجود دارد براي تشكيل دولتي بين سوريه و عراق كه آن را خليفه مينامند. بايد نقش رژيم ايران را محكوم كرد. نقش رژيم ايران بسيار واضح است. آيا در اين نقطه واضح است كه در ابتدا ايده خليفه و بنيادگرايي و دولت اسلامي، من نميدانم. ولي احتمالا بايد از نزديك آن را مورد بررسي قرار داد تا متوجه شد كه نقش رژيم ايران را در اين مصيبت بسيار تعيين كننده بوده است. و اين هلال شيعه است كه توسط برخي كشورها به رسميت شناخته شده است، كه شامل ايران، عراق، سوريه و حزب الله را به هم وصل ميكند. اين نيز باعث ناسازگاري شده است. و اين ناسازگاري ها هستند كه اين درگيريها و قتلها را تسهيل ميكنند. من تمام ارقامي كه به حق دوستان مصري  گفتند يا دوست الجزايريمان گفت را تكرار نميكنم. در طول اين مذاكرات صلح، افزايشي در اعدامها در ايران و - نقض حقوق بشر روزمره در ايران وجود دارد - ولي توسط اين ديكتاتوري مذهبي افزايش يافته اند. من نسبت به همه اين چيزها خيلي خوشبين نيستم. اتحادهاي ناپايداري بصورت ناسازگار شكل ميگيرند، و حتما هم كه در نبود وحدت با شكست مواجه خواهند شد. در دو دقيقه پاياني، بايد بگويم كه تنها پاسخي كه پيدا ميكنم براي اين دشواريها و اين عدم تفاهم و اين ناسازگاري پايدار كه وضعيت عراق به بار مياورد. پاسخ همان چيزي است كه در سخنراني خانم رجوي شنيدم. پاسخ دمكراسي، جدايي دين از دولت، تحول اجتماعي مهم كه باعث شود زنان نيز بشكل مناسبي نمايندگي شوند، بالاخره اين اختلافات به پايان برسند. و نظرگاههاي مجاهدين ديگر بشكل اشتباه نشان داده نشوند، مانند آن چيزي كه از نظر من به اشتباه توسط وزارت خارجه انجام شد. اين تنها راهي است كه بتوان به اين دشمنيها به اين قتلها، اين شكنجه ها پايان داد، و تنها راهي است كه بتوان يك پاسخ ملموس را به وضعيت افرادي داد كه در شرايط بسيار بد محاصره در كمپ ليبرتي هستند. شايد بتوان وضعيت كساني كه اشرف را ترك كردند و به ليبرتي آمدند را بهبود بخشيد. شما حق داريد كه از سازمان ملل و جامعه بين المللي كمك بخواهيد. و نحوه اي كه شما اسلام و مذهب را در اين موضوع وارد كرديد بسياري از اصول را تقويت ميكند.
بسيار متشكرم.
http://www.hambastegimeli.com/

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen