Dienstag, 30. April 2019

رضا محمدی: آیت الله پاسداران و آیت های ریزش و سراسیمگی



 این روزها نشانه ها و عواقب نامگذاری سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی در آمریکا را می توان بخوبی در رفتار و اظهارات عوامل رژیم مشاهده کرد. در ابتدا همه باهم و از هر سو به تقبیح و محکوم کردن این حرکت "احمقانه و جنایتکارانه" پرداخته و هر کس سعی داشت با پوشیدن لباس سپاه، وحدت و پشتیبانی خود از این نیروی تروریست و تروریست پرور را به نمایش بگذارد.
اما بفاصله چند روز و با فروکش کردن ژست افتخار "من هم سپاهی هستم"، هر کس بزعم خود در صفحات مجازی با تراشیدن ریش و پوشیدن کت و شلوار، مانند قهرمانان پوشالی، برائت خود را از تروریست بودن در فضای مجازی اعلام کرد که با مسدود شدن صفحات اینستاگرام سران و سرکردگان این سازمان جهنمی، این تلاش آنان نیز بی ثمر ماند.
بر کناری ناگهانی فرمانده سپاه جهل و جنایت و گماردن فرمانده جدید، از آیات و نشانه های کلان ضربه ای است که ولی فقیه ارتجاع، بعنوان فرمانده کل نیروهای مسلح دریافت کرده است.
این امر که فرمانده یک نیروی مسلح، حافظ و ستون اقتدار نظام، در حساس ترین و بحرانی ترین زمان موجودیت و هویت خود از بدو تشکیل آن، بیکباره و بظاهر به کار فرهنگی روی می آورد، نشان بارزی از ریزش و بریدگی در بالاترین سطوح می باشد.
در مقابل، انتخاب دلقکی هذیان گو و دهان گشاد بعنوان فرمانده جدید، به هدف روحیه دادن به نیروهای وحشت زده و نگران از آینده ای نا معلوم، با قیل و قال و جنجال راه انداختن و شعارهای توخالی، را بایستی نشانه سراسیمگی، بدلیل شکست استراتژی سرکوب در داخل و جنگ افروزی و صدور بنیادگرایی در خارج از مرزها، دانست.
در همین راستا باید حضور نیروهای برون مرزی حشد الشعبی عراق در داخل کشور را، که مجموعه ای از جنایتکاران مزدور شبه نظامی تحت امر نیروی قدس می باشند، همچنین فاطمیون افغانستان و یا حزب الله لبنان، که تماما بعنوان بازوهای سپاه در سوریه و عراق و یمن برای ویرانی و کشتار و جنایت عمل می کنند، نه نشانه قدرت و ثبات که بمثابه ضعف و شکنندگی ارزیابی کرد، مضافا بر این که اعزام نیروهای خارجی به داخل کشور از سوی قاسم سلیمانی فرمانده نیروی تروریستی قدس سپاه، به سخره گرفتن دگربار دستگاه دیپلماسی و نادیده گرفتن وظایف مجلس آخوندی و در مغایرت با اختیارات آن طبق اصول ۱۲۵ و ۱۴۶ قانون اساسی رژیم بود (تائید و تصویب مجلس برای حضور نیروی خارجی در کشور).
گسیل این وحوش به شهرهای ایران در پوش مضحک کمک رسانی به سیل زدگان در واقع برای ایجاد وحشت و اختناق هرچه بیشترمی باشد، چرا که دیگر اطمینانی از سوی سران رژیم به آن بخش از بدنه کارمندی سپاه، که امروز نه یک نیروی آرمانی بلکه حقوق و مواجب بگیر مزدور هستند، وجود ندارد و در صورت نیاز (که اجتناب ناپذیر خواهد بود) از این جنایتکاران برای سرکوب و کشتار مردم استفاده خواهد کرد، فارغ از اینکه هیچ نیرویی تاب و توان ایستادگی در برابر خشم و طغیان مردم را نخواهد داشت.
سران رژیم و فرماندهان تروریست سپاه، که در بهت و شوک نامگذاری بودند، با عدم تمدید معافیت برخی از کشورها از سوی دولت ترامپ، که تا بحال مجاز به خرید نفت از رژیم بودند، ضربه سنگین دیگری را دریافت کردند. سیاست فشاری که صدور و فروش نفت را به صفر خواهد رساند.
خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت همواره بر این نکته تاکید می کردند که رژیم جنایتکار آخوندی بیشترین درآمد حاصل از فروش نفت را نه در راه رفاه مردم و توسعه زیر ساخت های کشور، بلکه برای جنگ افروزی و بی ثبات کردن منطقه هزینه کرده است.
رتق و فتق امور جاری مزدوران شبه نظامی سپاه در خارج از ایران، از جمله تامین سلاح و مهمات، پرداخت حقوق و دیگر مایحتاج اولیه آنان که سالانه میلیارد ها دلار تخمین زده می شود، تماما از راه فروش نفت تامین می شود.
نامگذاری در لیست سازمانهای تروریستی و در کنار آن اعلام برنامه در دستور مسدود کردن یکی از مهمترین شریان های اقتصادی چنان ضربه ای سهمگین بر پیکر فرتوت رژیم ضد ایرانی آخوندی زده که اثار و تبعات آن هر روز نمود بیشتری پیدا کرده، این در حالی است که قانون لغو معافیت خرید نفت از رژیم هنوز اجرایی نشده است.
رژیم چنان از این ضربات گیج شده که رئیس جمهور تروریست آن آمادگی خود را برای مذاکره با آمریکا با پیش شرط "برداشتن شدن تمامی تحریمها" اعلام کرده و یا پیشنهاد ملتمسانه جواد ظریف وزیر امور خارجه تروریست رژیم برای تبادل زندانیان ایرانی در آمریکا و انگلستان (گروگانگیری) و بی اعتنایی وزیر امور خارجه انگلیس به این درخواست بیشرمانه که آن را "دسیسه ای کثیف و اهرم فشارهای سیاسی" از سوی رژیم خوانده، بخوبی درماندگی رژیم را نشان می دهد.
اظهارخوشحالی ظریف با لودگی در سفر اخیر خود به نیویورک، بخاطر سرنگون نشدن رژیم و یا التماس زبونانه وی برای تکرار درخواست رژیم برای مذاکره با آمریکا و تلاش مذبوحانه این وزیر تروریست برای ایجاد اختلاف میان ترامپ و مقامات ارشد دولتش برای دفع خطرجنگ که آمریکا هیچگاه دنبال آن نبوده، را هم باید نشانه ای دیگر ازاستیصال رژیم دانست.
همچنین پاسدار تروریست قاسم سلیمانی که از ترس وا رفته، خواستار برادری و همدلی بیشتر و پایان دادن به خصومت بین اراذل و اوباش های تروریست حکومت شده، تا تعادل از دست رفته نظام اینگونه باز گردانده شود.
واقعیت این است که نشانه ها و چشم انداز پس از نامگذاری در لیست تروریستی، ریزش بیشتر در بدنه سپاه، تشدید بحران ها و تضاد های درونی است که کلیت رژیم را در مسیر بی بازگشت تعیین تکلیف نهایی، یعنی سرنگونی، قرار خواهد داد.
گزافه گویی ها و تهدید های توخالی سران رژیم آخوندی به واکنش های آنچنانی هم چیزی نیست بجز سوت زدن در تاریکی شب.

 https://www.hambastegimeli.com

پیام مریم رجوی به‌مناسبت روز جهانی کارگر


احقاق حقوق پایمال شده کارگران در گرو مبارزه علیه تمامیت رژیم ضدکارگری است
کارگران و زحمتکشان ایران
خواهران و برادران
روز جهانی کارگر را که نویددهنده رهایی و پیروزی کارگران و محو بهره‌کشی و بی‌عدالتی است، تبریک می‌گویم.
تبریک به‌ کارگران دلیر و حق‌طلب، با اعتراض‌ها و اعتصاب‌های پیوسته رو‌ در روی رژیم ضد کارگری آخوندی.
در نقطه مقابل رژیم ولایت فقیه و سپاه پاسداران جنایت‌ پیشه و چپاولگر آن، که نیروی تخریب و اتلاف و انهدام منابع‌ کشورند، شما قوای سازنده و بالنده‌ ایران هستید. درهم‌شکستن این رژیم و دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی با مبارزه شما و عموم مردم به‌پاخاسته ایران در ارتش بزرگ آزادی امکانپذیر می‌شود؛ ارتش تهیدستان، بیکارشدگان، بی‌خانمان‌ها، آوارگان و سیل‌زدگان.

خواهران و برادران!
در یک سال گذشته موج اخراج و بیکارسازی که رژیم آخوندی مسبب و تشدید‌کننده‌ آن است، انبوه دیگری از کارگران را قربانی کرد.
رژیم آخوندها سیاست شوم موقتی‌سازی و ارزان‌سازی نیروی کار ایران را تشدید کرد. به‌طوری که قراردادهای موقت یا سفید امضا را به ۹۶درصد کارگران تحمیل کرده و طبقه کارگر ایران را به‌یکی از ارزان‌ترین نیروهای کار جهان تبدیل کرده است.
زیر فشار تورم ۴۰درصدی به‌گفته مقام‌های رسمی «۸۳ درصد کارگران زیر خط مرگ زندگی می‌کنند». دستمزد اندک کارگران، که فاصله زیادی با حداقل هزینه زندگی آن‌ها دارد، برای ماه‌های متوالی به ‌تعویق می‌افتد و «برخی کارخانجات مدت زمان تعطیلی خط تولید در زمان قطع برق را (هم) از دستمزد کارگران کم می‌کنند».
به‌نوبه خود سازمان تأمین اجتماعی که دارایی‌اش نصیب باندهای رژیم می‌شود، با دریافت ۳۰درصد از حقوق و مزایای کارفرما و کارگر، سهم مهمی از درآمد کارگران را غارت می‌کنند.
در این میان زنان کارگر بیش از همه قربانی اخراج‌ها، تحمیلات ضدکارگری و دستمزدهای پایین شده‌اند.
راستی در کجا نمونه‌یی نظیر کوره‌پزخانه‌های تهران پیدا می‌‌شود که در آن زنان و کودکان در ازاء ۱۷ساعت کار طاقت‌فرسا فقط ۳۰ هزار تومان دستمزد بگیرند.
از این دردناک‌تر سرنوشت کودکان زباله‌گرد در جنوب تهران است که شهرداری تحت حاکمیت آخوندها با به‌کارگیری آن‌‌ها به‌قول رسانه‌های حکومتی، یک برده‌داری در مناطق جنوبی شهر ایجاد کرده است.
درحقیقت آخوندها در چپاولگری و بهره‌کشی وحشیانه سرآمد تمام دنیا هستند و هم‌چنان که مسعود رجوی گفته است: «وحشیانه‌ترین اشکال بهره‌کشی و ستم علیه کارگران میهن ما اعمال می‌شود. آن‌هم تحت شرایطی ضدانسانی که بی‌مبالغه تداعی‌کننده شرایط کار در قرون ‌وسطاست».
در بحبوحه تعطیلی یا رکود شدید واحدهای تولیدی و جریان گسترده بیکارسازی کارگران، سیلاب‌های هفته‌های گذشته ضربات ویرانگری به تأسیسات و زیرساخت‌های جنوب و غرب کشور وارد کرده است که بازهم نخستین قربانیان آن کارگران و زحمتکشان‌ هستند. مقام‌های رژیم تقلا می‌کنند که ضرر و زیان‌ها را ناچیز جلوه دهند اما کارگر و دهقان و عموم زحمتکشان و مردم تهیدست، واقعیت‌های تلخ را با گوشت و پوست و استخوان احساس می‌کنند.
اما این حق کارگر و دهقان و همه مردم مصیبت‌دیده است که خسارت‌هایشان از دارایی‌های غصب شده ملت ایران جبران شود.
-مسکن مورد نیاز سیل‌زدگان باید بدون فوت وقت تأمین شود.
-همه نان‌آوران خانواده باید از بیمه بیکاری برخوردار شوند.
-کلیه دستمزدهای معوقه باید بلادرنگ پرداخت شود.
-بیمه درمانی حق مسلم کارگر و دهقان و همه زحمتکشان و خانواده‌ آن‌هاست.
البته رژیمی که از به‌کارگیری امکانات دولتی و نظامی برای نجات سیلزدگان خودداری کرد، از جبران خسارت‌ها و تأمین و تضمین این حقوق خودداری می‌کند و دیگر بار این کارگران و دهقانان و خانواده‌های بی‌پناه زحمتکشان هستند که زندگی‌ آن‌ها در چرخه فقر و تباهی فرو می‌رود.
اما به‌رغم این فشارهای طاقت‌فرسا، به‌رغم بهره‌کشی وحشیانه در رژیم آخوندی که جسم و روح و روان کارگران را درهم می‌کوبد، و به‌رغم شلاق سرکوب که هر روز بر‌سر و روی کارگران فرود می‌آید؛ کارگران و زحمتکشان ایران، هم‌چنانکه در یکسال گذشته در اعتراض‌ها و قیام‌هایشان نشان دادند، از پا نمی‌نشینند و تسلیم نمی‌شوند. آن‌ها از حمایت و هم‌صدایی زنان، جوانان، دانشجویان و همه بخش‌های معترض جامعه برخوردارند.
متحد می‌شوند، اعتراض، اعتصاب و قیام می‌کنند، و سرانجام بساط ستم و سرکوب را واژگون و سلطنت مطلقه آخوندی را سرنگون می‌کنند. در این مسیر می‌توان و باید بر دسیسه‌ها و تفرقه‌افکنی و سیاست مرعوب‌کننده رژیم غلبه کرد.
احقاق حقوق پایمال شده کارگران، در گرو مبارزه علیه تمامیت رژیم ضدکارگری است.
اعتلای مقاومت سازمان‌یافته و روند شتابان تحولات داخلی و بین‌المللی چشم‌انداز سرنگونی این رژیم و پیروزی مردم ایران را نمایان کرده است.
سلام بر کارگران و زحمتکشان ایران
 https://www.hambastegimeli.com

Montag, 29. April 2019

IRGC Quds force, Iran regime clandestine military empire

إیران محافظة خراسان الرضوية إضرام النار في لافتة خامنئي – 26 أبریل 2019

مؤتمر صحفي لممثلية المجلس الوطني للمقاومة الإيرانية في واشنطن لإصدار كتاب جديد «مبعوثو إيران للإرهاب»



سونا صمصامي ممثلة المجلس الوطني للمقاومة الإيرانية في الولايات المتحدة
المجلس الوطني للمقاومة الإيرانية
مكتب تمثيل الولايات المتحدة

1747 Pennsylvania Ave.، NW، Suite 1125، Washington، DC 20006؛
Tel: 202-747-7847؛ الفاكس 202-330-5346 ؛ info@ncrius.org. تويتر:ncrius
___________________________________________________________________
سونا صمصامي ممثلة المجلس الوطني للمقاومة الإيرانية في الولايات المتحدة
  • 4/29/2019

    خاص..واشنطن-الأربعاء الأول من مايو

    2019

بيان صحفي
للنشر الفوري
25 أبريل 2019
 
إحاطة صحفية
مبعوثو إيران للإرهاب
 
واشنطن العاصمة - يعقد المجلس الوطني للمقاومة الإيرانية - مكتب التمثيل الأمريكي (NCRI-US) مؤتمراً صحفياً لإصدار كتاب جديد بعنوان "مبعوثو إيران للإرهاب: كيف تدير سفارات الملالي شبكة التجسس والقتل.
ستسلط الإحاطة الضوء على التفاصيل في الكتاب الجديد حول دور وزارة المخابرات والأمن الإيرانية  (MOIS)  ووزارة الخارجية في تخطيط وتنفيذ عمليات إرهابية، وخاصة ضد المعارضين الإيرانيين في الولايات المتحدة وأوروبا.
يورد التقرير تفاصيل عملية صنع القرار لهذه العمليات الإرهابية ، ودور المرشد الأعلى علي خامنئي ، والوكالات المعنية ، وعملية التنسيق ، والتستر على هذه العمليات الإرهابية.
شهد عام 2018 طفرة حادة في مؤامرات طهران الإرهابية على الأراضي الغربية ، من الولايات المتحدة إلى فرنسا وألبانيا. يوجد "دبلوماسي" إيراني في السجن حاليًا في بلجيكا ، وتم طرد خمسة "دبلوماسيين" من قبل دول أوروبية ، وسجن العديد من عملاء وزارة المخابرات، من بينهم اثنان في الولايات المتحدة ، جميعهم بتهم تتعلق بالإرهاب والتجسس.
سيناقش الإحاطة أيضًا العلاقة بين وزارة الأمن الداخلي وقوات الحرس (IRGC) ، مما يؤكد على ضرورة تعيين وزارة الشؤون الخارجية كمنظمة إرهابية أجنبية.
ستتحدث علي رضا جعفر زادة ، نائب مديرة  NCRI الأمريكية ، في المؤتمر الصحفي.
الأربعاء ، 1 مايو ، 2019 ، الساعة 10:30 صباحًا
1747 شارع بنسلفانيا ، شمال غرب ، جناح 1125
واشنطن العاصمة 20006
يرجى الاتصال بـ: rsvp@ncrius.org

 

عفو بین‌الملل: شلاق و اعدام دو نوجوان ۱۷ساله در ایران؛ نقض هولناک قوانین بین‌المللی

اعدام دو نوجوان در شیراز
اعدام دو نوجوان در شیراز
سازمان عفو بین‌الملل امروز ۹اردیبهشت / ۲۹آوریل ۲۰۱۹در اطلاعیه‌یی از شلاق و اعدام دو نوجوان ۱۷ساله در ایران تحت حاکمیت سیاه ولی‌فقیه خبر داد.
نوجوانان اعدام شده اهل شیراز بودند که رژیم ضدبشری قبل از اعدام آنها را شلاق زده و سپس آنها را مخفیانه در زندان عادل‌آباد اعدام کرده است.

اطلاعیه عفو بین‌الملل می‌افزاید این اقدام اوج بی‌اعتنایی مقامات رژیم ایران به قوانین بین‌المللی حقوق‌بشر و نقض بیرحمانه حقوق کودکان است.
در اطلاعیه آمده است: این دو زندانی بنامهای مهدی سهرابی‌فر و امین صداقت،‌ روز پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ در زندان عادل‌آباد شیراز استان فارس اعدام شدند. آنها در سن ۱۵سالگی دستگیر شده و در پی یک محاکمه ناعادلانه به اعدام محکوم شده بودند.
بر اساس اطلاعات دریافت شده توسط عفو بین‌الملل، این نوجوانان تا فاصله کوتاهی پیش از مرگ اطلاع نداشتند که به اعدام محکوم شده بودند و آثار جراحات شلاق روی جسدشان نشان از این دارد که پیش از اعدام شلاق خورده‌اند. خانواده‌ها و وکلای آنها از برنامه اعدام مطلع نبودند و با شنیدن خبر شوکه شدند.

فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین‌الملل گفت: «مقامات ایران بار دیگر آمادگی انزجارآمیز خود را برای کشتن کودکان و نقض قوانین بین‌المللی حقوق‌بشر به اثبات رسانده‌اند. به‌نظر می‌رسد که آنها در کمال بیرحمی این دو پسر نوجوان را برای مدت دو سال از حکم اعدامی که برایشان صادر شده بوده بی‌خبر نگاه داشته بودند، آنها را در آخرین لحظات زندگی‌شان شلاق زده‌اند و بعد مخفیانه اعدام کرده‌اند.»

عفو بین‌الملل درباره اعدام نوجوانان نوشت: استفاده از مجازات اعدام برای کسانی که هنگام وقوع جرم زیر ۱۸سال داشته‌اند بر اساس قوانین بین‌المللی مطلقاً ممنوع است و حقوق کودکان را به طرز فاحشی نقض می‌کند. رژیم ایران بزرگترین مجری اعدام محکومان نوجوان در جهان است.
 https://news.mojahedin.org

بانه اعتصاب تاکسی داران ۹ اردیبهشت ۹۸

تهران تجمع غارت شدگان شرکت عظیم خودرو ۹ اردیبهشت ۹۸




تجمع اعتراضی غارت‌شدگان شرکت عظیم خودرو در تهران، کارگران خط یک متروی تهران و رانندگان تاکسی در خوی و بانه

تجمع اعتراضی غارت شدگان شرکت عظیم خودرو در تهران و رانندگان تاکسی در خوی

تجمع غارت‌شدگان شرکت عظیم خودرو در تهران

ثبت‌نام‌کنندگان و غارت‌شدگان عظیم‌خودرو در تهران، روز دوشنبه ۹ اردیبهشت ۹۸ در مقابل دادسرای اقتصادی رژیم در خیابان کارگر شمالی، تجمع کردند و به تحویل ندادن خودروهایشان از سوی این شرکت اعتراض کردند.

خوی: تجمع اعتراضی رانندگان تاکسی

رانندگان تاکسی در خوی در استان آذربایجان غربی نیز روز دوشنبه ۹ اردیبهشت ماه در اعتراض به بی‌کفایتی کارگزاران رژیم در حل مشکلاتشان تجمع کردند.

بانه: اعتصاب تاکسی داران 

رانندگان تاکسی در بانه نیز روز دوشنبه  در اعتراض به بی‌کفایتی کارگزاران رژیم در حل مشکلاتشان دست از کار کشیده و تجمع اعتراضی برگزار کردند.

تجمع اعتراضی کارگران خط یک متروی تهران

صبح امروز جمعی از کارگران خدماتی خط متروی  تهران در اعتراض به پرداخت نشدن دو ماه اضافه‌کاری (بهمن و اسفند ۹۷) و عیدی سال گذشته به همراه حقوق فروردین ماه سال جاری در محوطه سکوی ایستگاه شهر ری تجمع کردند.
امروز همچنین ۲۵۰ تن از  کارگرانی که شغل‌شان قطارشویی و خدمات حین سرویس است، کارگران خدماتی ایستگاهای خط یک متروی تهران  را همراهی کردند
کارگران معترض گفتند: مطالبات مزدی‌مان از بهمن ماه سال گذشته که مربوط به دو ماه اضافه‌کاری است، پرداخت نشده است. علاوه بر آن کارفرما هنوز عیدی سال گذشته و حقوق فروردین ماه سال جاری را پرداخت نکرده است.
تجمع اعتراضی کارگران خط یک متروی تهران
تجمع اعتراضی کارگران خط یک متروی تهران

اهواز: تجمع اعتراضی کارگران شهرداری کوت عبدالله 

کارگران شهرداری کوت عبدالله امروز دوشنبه  برای دومین روز متوالی در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق شان، همچنین حل نشدن مشکل بیمه مقابل استانداری رژیم تجمع کردند.
این کارگران محروم ده روز در کوت عبدالله تجمع  اعتراضی برگزار کردند ولی در اعتراض به توجه نکردن به مطالباتشان اعتراض خود را به اهواز منتقل کردند
یکی از کارگران تجمع کننده گفت: «الان هم دو روز است که اینجا [مقابل  استانداری رژیم در  اهواز] هستیم اما مسئولین بی غیرت حتی سوال نمی کنند که مشکل تان چیست. چهار ماه است که حقوق نگرفته ایم. قبل از آمدن به اینجا نیرنگ زدند یک ماه حقوق را دادند. اما بسیاری از کارگران هنوز ۵-۴ ماه است که حقوق را هم نگرفته اند».

اهواز- تجمع اعتراضی کارگران شهرداری کوت عبدالله.
اهواز- تجمع اعتراضی کارگران شهرداری کوت عبدالله.
 https://news.mojahedin.org/i/

و کارگران شهرداری کوت عبدالله +فیلم 

 

افشاگری خانم نرگس غفاری در مورد توطئه اطلاعات آخوندی برای اعمال فشار در پوشش تماس خانوادگی برای همکاری با اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران

افشاگری خانم نرگس غفاری مجری و تهیه کننده رادیو «ایرآوا» در مورد توطئه اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران
افشاگری خانم نرگس غفاری مجری و تهیه کننده رادیو «ایرآوا» در مورد توطئه اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را زسر بریده می‌ترسانی
ما گر زسر بریده می‌ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم

صبح دوشنبه ۲ اردیبهشت ۹۸، حوالی ساعت ۹ بوقت اتاوا، یکی از اعضای خانواده‌ام که چند روز پیش از آن در پیامی خبر داده بود که "موضوع خیلی مهمی" را باید با من در میان بگذارد، با من تماس گرفت. مأموران اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران، این عضو خانواده‌ام در ایران را تحت فشار گذاشته‌اند تا من که در کانادا زندگی می‌کنم از فعالیت‌های آزادیخواهانه‌ام علیه رژیم ضدایرانی و ضد زن آخوندها دست بردارم. آنها از طریق وی، به من دستور داده و مرا تهدید کرده‌اند که یا:

- دست از تبلیغ علیه رژیم بردارم. در این صورت با من کاری نخواهند داشت
- به ایران بازگردم
- به ایران برنگردم و به کارم ادامه بدهم
- در کانادا بمانم ولی با اطلاعات سپاه همکاری کنم

می‌بینید چه گزینه‌هایی این قاتلان مردم ایران و سوریه برای من که ۹۹۸۱کیلومتر از ایران دورم، جلوی پایم گذاشته‌اند. تعجب این است که چگونه این قاتلان که اینک در لیست تروریستی هستند به خود جرأت می‌دهند از آنطرف دنیا برای من گزینه تعیین کنند؟ ناگفته نماند که عامل مهم و اصلی این نوع تهدیدات، البته حمایتهای من از سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران در این سالیان بوده و هست.
در فایل صوتی که در همین پست می‌شنوید، عضو خانواده‌ام را تحت فشار گذاشته‌اند تا من از این چهار گزینه، یکی را انتخاب کنم. به من وقت داده‌اند تا یکی دو هفته فکر کنم و تصمیمی بگیرم که برای کسی "مشکلی" به‌وجود نیاید.
افشاگری خانم نرگس غفاری در مورد توطئه اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران

من به یک یا دو هفته وقت نیازی ندارم و همین الآن جواب را حاضر دارم.

و اما جواب من؛
«از آنجایی که مواضع من همیشه روشن و شفاف بوده و هستند، انتخابم را بدین وسیله به آگاهی عموم می‌رسانم. انتخاب من، نرگس غفاری، فعال سیاسی و حقوق زنان، مجری و تهیه کننده رادیو ایرآوا، سرنگونی تمامیت رژیم آخوندها، و برقراری دموکراسی و آزادی در ایران اسیر است و در این راه همراه با مقاومت ایران از هر امکانی که در دست داشته باشم، برای عملی شدن این اهداف استفاده خواهم کرد و تا آنجا که در توان داشته باشم، در این راه قدم بر خواهم داشت. در همینجا باید بگویم که هر گونه اتفاقی برای خانواده‌ام در ایران بیافتد، تمامیت نظام آخوندها، را مسئول آن می‌دانم. به اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران هم باید بگویم که این تهدیدها دیگر اثری ندارند و تنها باعث تشدید فعالیت‌های من علیه تمامیت حکومت آخوندها خواهند شد. عمر حکومت شما رو به پایان است و به‌زودی در دست عدالت قرار خواهید گرفت.»

زنده باد آزادی
مرگ بر اصل ولایت فقیه
نرگس غفاری ۴ اردیبهشت ۹۸- ۲۴آوریل ۲۰۱۹


Sonntag, 28. April 2019

Iran- Floodwaters rising in the streets of Aq Qala

هراس حکومت آخوندی از وضعیت بحرانی اقتصادی کارگران بر اثر برنامه خصوصی سازی


در آستانه روز جهانی کارگر و در شرایط بیکاری روزافزون کارگران که یکی از دلایل عمده آن چپاول، فساد و تبهکاری حکومت آخوندی در واگذاری کارخانجات دولتی به قیمت ارزان در اختیار مهره‌های حکومتی به بهانه خصوصی‌سازی، است.
سران رژیم برای جلوگیری از فوران خشم کارگران و زحمتکشان میهنمان، به دست و پا افتاده اند.

آخوند جلاد ابراهیم رئیسی، رئیس دستگاه قضایی رژیم روز جمعه گفت: قبل از این که خصوصی‌سازی کارخانه‌ها تبدیل به بحران اجتماعی و کارگری شود، مورد بررسی قرار می‌گیرد. وی به حرف های خامنه‌ای در روز پنجشنبه اشاره کرد که نسبت به پیامدهای بیکاری تحت عنوان خطر وقوع هرج و مرج هشدار داده بود.

محمد شریعتمداری وزیر کار رژیم در جمعه بازار تهران به آثار مخرب سیاستهای اقتصادی رژیم در انهدام اقتصاد کشور اذعان کرد و گفت واگذاری کارخانجات تولیدی باعث شده که آنها به آهن‌پاره تبدیل شده و به فروش برسند.

کارگزاران حکومتی نیز هشدار دادند سال گذشته کارگران چندین کارخانه بزرگ با برگزاری تجمعاتی خواهان پایان دادن به خصوصی سازی و ادامه روند افزایش بیکاران شدند.
برخی ازاین کارخانه‌ها عبارتند از نیشکر هفت تپه، گروه ملی صنعتی فولاد ایران، هپکوی اراک، آلومینیوم المهدی، طرح هرمزال، ماشین‌سازی تبریز، ریخته‌گری تبریز، ایران ایر تور، آلومونیوم‌سازی اراک، کشت و صنعت مغان، پتروشیمی کرمانشاه.
کمیسیون کار شورای ملی مقاومت ایران در آستانه روز جهانی کارگر، کارگران و زحمتکشان میهن مان را به اعتراض و مطالبه حقوقشان از رژیم ضد کارگری آخوندی فراخواند و افزود: کارگران و ز حمتکشان ایران، ضمن افشای دجالبازیهای رنگ باخته خامنه ای و روحانی، با اعتراضات متحد و پیگیرانه خود و همزمان با فرارسیدن روز جهانی کارگر، حقوق پایمال شده خود را از رژیم ضد کارگری آخوندها، مطالبه می کنند.
https://www.hambastegimeli.com/

تشبث ذلیلانه جواد ظریف برای بدست آوردن دل ترامپ، علیه بولتون و مجاهدین




ظریف وزیر خارجه آخوندها در آمریکا، با درماندگی به تشبثات سبک‌سرانه برای پیدا کردن راهی با رئیس جمهور آمریکا ادامه میدهد.
او با سخافت سعی میکند حساب جان بولتون مشاور امنیت ملی را از دونالد ترامپ جدا نموده و اتهام جنگ‌طلبی و تغییر رژیم را متوجه بولتون سازد که در اجتماعات مجاهدین و مقاومت ایران سخنرانی کرده است.
وزیرخارجه آخوندها در مصاحبه با فاکس نیوز گفت بولتون و بن سلمان و بن زائد و اسراییل میخواهند رژیم ایران را تغییر دهند.آنها می‌خواهند آمریکا را به جنگ بکشانند و در آن منفعت دارند ولی پرزیدنت ترامپ خواستار این نیست زیرا درکارزار انتخاباتی قول داد آمریکا را وارد جنگ دیگری نکند. اما نیت پرزیدنت ترامپ این است که فشار ماکزیمم وارد کند تا رژیم ایران به زانو در بیاید و تسلیم شود.
تلویزیون فاکس نیوز:‌
مجری:پس شما فکر میکنید این اسرائیل و بولتون و بن سلمان
ظریف: عربستان سعودی و امارات متحده عربی
مجری: همه آنها تلاش می کنند که رژیم ایران را تغییر دهند.
ظریف: دستکم. دستکم. همه آنها نشان داده اند در کشاندن آمریکا به یک جنگ منفعت دارند. من معتقد نیستم که پرزیدنت ترامپ خواستار انجام این کار باشد من معتقدم پرزیدنت ترامپ وارد کارزار انتخاباتی شد قول داد که آمریکا را وارد جنگ دیگری نکند اما معتقدم نیت پرزیدنت ترامپ این است که فشار ماکزیمم را بر ایران وارد کند تا ایران را به زانو در آورد و تسلیم کند.
به این ترتیب وزیرخارجه آخوندها در سفر به آمریکا قبل از هر چیز خواهان کسب اطمینان از این است که آمریکا با رژیم وارد قهر و جنگ نخواهد شد. خامنه ای سیاست خود را بر این اساس تنظیم کرده بود که آمریکا با رژیم وارد جنگ نمی‌شود و رژیم هم مذاکره نمیکند تا دوره ترامپ بسر آید. آخوند روحانی نیز اخیراً کارگزاران رژیم را تسلی داد که ترامپ رفتنی است.
 سیاست رژیم بر این بوده است که به امید نرسیدن ترامپ به دور دوم ریاست جمهوری، هر طور شده با رویکرد از این ستون به آن ستون خود را تا پایان دوره اول، بکشاند.

باشگاه خبرنگاران وزارت اطلاعات آخوندی گزارش کرد: بررسی‌ها حاکی از آن است که مریم رجوی نقش پررنگی در شستشوی مغزی ترامپ علیه ایران داشته است.

باشگاه خبرنگاران اطلاعات آخوندها با همان ادبیات ننگین شکنجه‌گران و بازجویان و آخوندهای لومپن می‌نویسد که مریم رجوی با پچ‌پچ های خود مغز کودک عظیم الجثه را شستشو داده است!.
تاکنون بازجویان و شکنجه‌گران شاه و شیخ و اراذلی از قبیل مالکی و موفق ربیعی مدعی بودند که مجاهدین نفرات خودشان شستشوی مغزی می‌دهند، اکنون اطلاعات آخوندها در یک رکورد جدید مدعی است که رئیس‌جمهور آمریکا را هم مریم شستشوی مغزی داده است!.
اما درد اصلی رژیم همچنانکه باشگاه خبرنگارانش نوشته این است که: «جولیانی در ورشو با ایراد سخنان تند، بیان کرد که آمریکا باید دولت ایران را سرنگون و رجوی را جایگزین آن‌ها کند.
باشگاه خبرنگاران رژیم مدعیست مجاهدین از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ طی ۷ سال بیش از ۳۳۰ هزار دلار برای کمک‌های سیاسی به مقامات آمریکایی صرف کرده‌اند. مجاهدین از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ بیش از ۳۳۰ هزار دلار برای کمک‌های سیاسی به مقامات آمریکایی صرف کرده‌اند».

به نوشته باشگاه خبرنگاران اطلاعات آخوندها: شاید بولتون بانفوذترین شخصیتی است که ارتباط نزدیکی با مجاهدین دارد؛ اما او تنها نیست. امضا‌کنندگان نامه‌ای که در سال ۲۰۱۷ خطاب به ترامپ نوشته شد، شامل دموکرات‌ها نیز بوده است. شخصیت های آمریکایی امضاکننده این نامه خواستار تغییر سیاست، تغییر رژیم در ایران و حمایت از مردم و مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران شده بودند. 
https://www.hambastegimeli.com/

انتقادات گسترده مردم از خامنه‌ای به خاطر بحران و ناتوانی در امدادرسانی

تظاهرات حامیان مقاومت در استرالیا - همبستگی با هموطنان سیل زده

ویدئو کلیپ سفر باید زنده یاد منوچهر سخایی



به یاد منوچهر سخایی، هنرمند گرانقدر مقاومت و مردم ایران
به یاد منوچهر سخایی، هنرمند گرانقدر مقاومت و مردم ایران
۸اردیبهشت۱۳۹۰-۲۸آوریل۲۰۱۱:
روز ۸ اردیبشهت سالروز در گذشت اسف‌انگیز منوچهر سخایی، هنرمند گرانقدر ایران و عضو شورای ملی مقاومت، ایران است. در بامداد ۸اردیبشهت سال۹۰ منوچهر سخایی که نیم قرن فعالیت هنری و نزدیک به دو دهه یاری مقاومت ایران را در زندگی پرافتخار خود داشت، پس از چند سال مقاومت در برابر بیماری سرطان در سن هشتاد سالگی در آمریکا درگذشت.
رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی، در پیام تسلیت خود پس از درگذشت منوچهر گفت: ”منوچهر سخایی، با بیش از نیم قرن فعالیت و شهرت هنری، پرستوی هنر ایران، از مفاخر مقاومت، روزنامه‌نگار حرفه‌یی و خواننده «پرستو» به یاد برادرش سرگرد محمود سخایی، شهید کودتای ۲۸مرداد بود....
قدر و منزلت هنری منوچهر سخایی برای تمامی هموطنانی که عواطف و احساساتشان از دیرباز با طنین صدای او و ترانه‌هایش در کوچه باغهای خاطرات شهرهای وطن آشناست، نیازی به وصف ندارد. با‌ این‌همه، تردیدی نیست که خصال انسانی این رادمرد هنر ملی در صدر ارزشهایش قرار دارد. ارزشهای والایی که او را با مقاومت ایران پیوند داد و به یار غمخوار مقاومت و رزم آوران آزادی در همه این سالهای پرفراز و نشیب تبدیل کرد.
منوچهر سخایی از شیفتگان رزمندگان آزادی و اشرفیان بود. روزهای پایانی عمر او مصادف بود با حمله مزدوران رژیم آخوندی به اشرف در ۱۹فروردین سال۹۰. منوچهر که در بستر بیماری از این جنایت مطلع شد، بیش از حال خود و بیماری جانکاهش، دل مشغول مجاهدان اشرف بود و از بستر بیماری پیامی برای اشرفیان داد که در سینه تاریخ مقاومت ایران به یادگار مانده است.
در سالروز فقدان این هنرمند ارزنده یادش را با یادآوری این پیام و صحنه‌های خاطره‌انگیزی از او در قطعه کوتاهی گرامی می‌داریم.
 https://event.mojahedin.org/i/events/557

مهمترین اخبار ایران وجهان در ۶۰ ثانیه اخبار نیمروزی ۸ اردیبهشت ۹۸

در باره نسبت دادن قتل و پوست کندن صورت مزدور مسعود دلیلی به مجاهدین توسط عوامل شناخته شده اطلاعات آخوندها

کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت

ماده ۷۵ بیانیه سالانه شورای ملی مقاومت ایران (به اتفاق آرا)

در باره نسبت دادن قتل و پوست کندن صورت مزدور مسعود دلیلی به مجاهدین توسط عوامل شناخته شده اطلاعات آخوندها

 
کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت
۷۵- در برابر توطئه‌های تروریستی رژیم علیه مقاومت به‌ویژه علیه گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت افراد و گروه‌های سیاسی و جریانهای مدعی دموکراسی و دفاع از حقوق‌بشر، به جز چند مورد، یا بی‌موضع و منفعل بودند و یا بدتر از آن در همسویی رذیلانه با وزارت اطلاعات و سپاه تروریستی قدس، این پروژه را کار خود مجاهدین خلق دانستند. روح خمینی که می‌گفت؛ خودشان خودشان را شکنجه کردند، در جسم این افراد و جریانهای فرو مایه حلول کرد و داستان انفجار در حرم امام رضا و کشتن کشیشان مسیحی یک بار دیگر تکرار شد. در آن زمان هم کسانی با اما و اگرها و استدلالهای سخیف، دستهای خون آلود رژیم را پنهان می‌کردند و بعدها معلوم شد که نهادهای امنیتی رژیم با چه شیوه‌های رذیلانه عمل کرده‌اند. در این جا یک پرنسیب اصولی و انسانی مطرح است و پُر روشن است که صرف محکوم کردن توطئه و اقدام تروریستی رژیم، به‌معنی تأیید سیاست‌ها و مواضع شورا یا مجاهدین نیست.

سناریوهای مبتذل و جنایتکارانه رژیم در مورد نسبت دادن اقدامات تروریستی به مجاهدین تحت عنوان «تصفیه و درگیری درونی» و «مرگهای مشکوک» بارها افشا شده است. در یک نمونه شایان توجه، اطلاعات آخوندها و عوامل آن در عراق و اروپا (مانند ایرج مصداقی) پس از قتل‌عام مجاهدین در ۱۰شهریور ۱۳۹۲در اشرف، تلاش کردند این قتل‌عام را درگیری درونی بین مجاهدین قلمداد کرده و کشتن راهنمای مزدور حمله را هم به خود مجاهدین نسبت بدهند. راهنمای مزبور عنصر خیانتکاری به‌نام دلیلی بود که به خدمت نیروی قدس در آمده بود اما در پایان حمله توسط نیروی تروریستی قدس کشته و صورتش هم سوزانده شد تا شناسایی نشود. این موضوع در همان زمان در گزارش ارتش آزادیبخش ملی ایران درباره جنایت علیه بشریت در اشرف با جزئیات و عکسهایی که عامر قیسی نماینده سازمان ملل در دیالی از مقتول و صورت او گرفته بود، افشا شد. عامر قیسی در فروردین ۹۴توسط نیروی تروریستی قدس ربوده شد و سرانجام در بهمن همان سال به‌ شهادت رسید.

سند انکار ناپذیر همکاری با اطلاعات بدنام آخوندها برای شستن دست دژخیمان در جنایت علیه بشریت در اشرف
تشبثات مجدد رژیم برای نسبت دادن قتل خائن خود فروخته (مسعود دلیلی) به مجاهدین از طریق یک مزدور مستعمل (ایرج مصداقی)
پس از جنایت بزرگ علیه بشریت در ۱۰شهریور ۹۲در اشرف، حکومت آخوندی و دست نشاندگان عراقی که جرأت به عهده گرفتن جنایت هایشان را نداشتند، به سناریوی مبتذل ”تصفیه و درگیری درونی“ و ”مرگهای مشکوک در درون مجاهدین“ روی آوردند. تلویزیون شبکه یک رژیم در همان روز ۱۰شهریور به‌ نقل از خبرنگارش در بغداد اعلام کرد ”موضوعی که در اردوگاه اشرف رخ داده یک نوع تصفیه درونی بوده“ است. تلویزیون رژیم به‌ نقل از پاسدار دانایی‌فر سفیر آخوندها در عراق ادعا کرد که همه چیز نشاندهندهٔ ” اختلافات شدید “ در میان مجاهدین است و طرفهای عراقی هم گفته‌اند که درگیری با مجاهدین نداشتند و ” عامل حمله‌یی در اردوگاه اشرف نبودند“.
خبرگزاری جهاد دانشگاهی رژیم (ایسنا) نیز در ۲۰شهریور ۹۲به‌ نقل از ”منبع عراقی“ خبر داد که مجاهدین ” بر اساس سوابق قبلی در تصفیه فیزیکی اعضا از فرصت به‌دست آمده برای خونریزی بیشتر استفاده کرده و اعضای خود را برای استفاده تبلیغاتی و مظلوم نمایی به‌قتل رسانده‌اند“. این در حالی بود که پاسدار قاسم سلیمانی، سرکرده نیروی تروریستی قدس، در ۱۲شهریور در مجلس خبرگان ارتجاع تصریح کرده بود که آنچه در اشرف واقع شد ” مهمتر از حملهٔ مرصاد بود“.
به گزارش خبرگزاری رویتر در ۵آذر ۹۲، یک مقام ارشد حکومت عراق گفت ”نزاعی در بین نفرات این کمپ وجود داشته و برخی از مهاجمان از داخل کمپ بوده‌اند. سناریوی دیگر این است که ۷نفر مفقود پشت این حمله بوده‌اند“. لازم به یادآوری است که حکومت عراق در نخستین روز حمله به اشرف، آن را به کلی منکر شده و اعلام کرد”هیچ سرباز عراقی وارد اشرف نشده و انفجارها ناشی از اصابت گلوله‌های خمپاره به بشکه نفت یا گاز بوده است “ (خبرگزاری فرانسه-اول سپتامبر۲۰۱۳)
سناریو سازیهای مبتذل و تشبثات زنجیره‌ای و متداخل رژیم آخوندی و حکومت عراق برای پوشاندن حقایق و گریز از پیامدهای جنایت علیه بشریت در اشرف، به تفصیل در گزارش مستند ارتش آزادیبخش ملی ایران آمده است. این گزارش پس از تکمیل در اوایل دیماه ۹۲با ذکر تمام جزئیات به اطلاع هموطنانمان رسیده است. در فصل نهم گزارش، نقش یک خائن خود فروخته در حمله به اشرف که دو سال قبل از واقعه خود را به نیروهای عراقی و رژیم تسلیم کرده بود، برملا می‌شود.
گزارش مستند ارتش آزادیبخش، همچنین به‌صورت کتابی در ۵۵۰صفحه با صدها عکس و سند منتشر شده و در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس در ۶تیر ماه ۹۳در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
قبل و بعد از این گردهمایی، که به واقع لشکرکشی عظیم سیاسی و بین‌المللی علیه رژیم بود، حکومت آخوندی و اطلاعات بدنام آن به ”پاتک“ های خاص خود مبادرت کردند از جمله به‌راه انداختن دادگاههایی که به گفتهٔ خبرگزاری نیروی تروریستی قدس قرار است در سراسر کشور” با محوریت جنایات و ترورهای“ مجاهدین، برگزار شود (تسنیم -۲۴/۴/۹۳). چرا که ”سازمان منافقین و فرقة رجوی خطر جدی برای نسل جدید می‌باشد. دشمن همیشه دشمن است و نسل جدید می‌تواند از تبلیغات سوء؛ تأثیر پذیرد پس باید به جوانان هشدار داد که گول ظاهر فریبندهٔ این فرقه‌ها را نخورند“(افکار نیوز- ۱۹/۲/۹۳).
در این میان، اطلاعات آخوندها تشبثات شکست خورده و سناریوهای مبتذل پیشین دربارهٔ قتل‌عام اشرف را از سر گرفته و از جمله مزدور مستعمل ایرج مصداقی را بار دیگر به میدان فرستاده است تا به بازنشخوار لجن پراکنیهای وزارت بدنام علیه مقاومت ایران بپردازد. ترهّات وزارت پسند، سریعاً در همان روز ۲۸تیر در یک سایت دیگر وزارت اطلاعات (اینترلینک) منعکس شده است.
مزدور مزبور در نقش مبتذل کارآگاه نظام، از جمله به بازسازی این سناریو می‌پردازد که مجاهدین خودشان ”مسعود دلیلی داخل“ را که ”محافظ مخصوص رهبری“ بوده و ”در طرح های امنیتی ویژه، نقش حفاظتی “ داشته است، در سپتامبر ۲۰۱۱تحت عنوان عنصر ” بریده“ بیرون فرستاده‌اند. خبر آن را هم ”از طریق کانالهای مجاهدین با اهداف خاصی به رژیم منتقل“ و یک‌سال بعد ” در ۲۴تیر ماه ۹۱در سایت تابناک وابسته به محسن رضایی“ به چاپ رسانده‌اند!
جانی دالرِ واواک آخوندها در ”واکاوی“ مسخره و دیرهنگام خود، مدعی است که مجاهدین”سناریوی وحشتناکی را طراحی می‌کنند و در آن مسعود دلیلی را مزدور رژیم و خائن خود فروخته جا می‌زنند که پس از جدایی از مجاهدین نزد رژیم رفته و با توجه به شناختی که از اشرف داشته، یکان کماندویی رژیم را به محل آورده و تلفات بالایی را هم به سازمان تحمیل کرده است“. به‌همین خاطر ” مسعود دلیلی داخل به نوعی سرنوشتی مشابه سعید امامی داشت“ و هم‌چنان که خامنه‌ای ” تصمیم به حذف سعید امامی گرفت“ در مورد حذف دلیلی هم آقای رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران تصمیم گرفته است! دلیلش هم این است که ”مجاهدین بعد از یک روز به نیروهای عراقی اجازهٔ ورود به اشرف “ را داده‌اند، ” تعداد کشته شده‌های مجاهد را ۵۲نفر اعلام کردند “ و ” با صحنه سازیهای گوناگون ابتدا کوشیدند جنازهٔ پنجاه و سوم را متعلق به یکی از کماندوهایی که به اشرف حمله کردند جا بزنند“.
برخلاف ادعای مزدور مستعمل، مجاهدین هیچ‌گاه از آمدن “یکان کماندویی رژیم“ به اشرف سخنی نگفته‌اند. این حرف دقیقاً برای در بردن مالکی و استخبارات و مشاور امنیتی حکومت عراق ابداع و توسط پاسدار قاسم سلیمانی و اطلاعات آخوندها به مزدوران برون مرزی رژیم ابلاغ شده است.
این‌که مجاهدین، بعد از یک روز به نیروهای عراقی اجازهٔ ورود به اشرف داده‌اند، ادعای مالکی و مشاور امنیتی برای انکار جنایت در اشرف و کذب محض است. در این مورد نیز، مزدور مستعمل صرفاً خط و ابلاغیه پاسدار سلیمانی و اطلاعات آخوندی را پژواک می‌دهد. زیرا نیروهای عراقی در داخل اشرف بودند و اجازه گرفتن از مجاهدین در حالی‌که نفرات عراقی کنترل ورود و خروج را به‌دست دارند، موضوعیت پیدا نمی‌کند. وانگهی ۴۲مجاهد باقیمانده در اشرف، شامل مجاهدان مجروح که در ساختمان مقر فرماندهی در قطعه ۵۲گردآمده بودند، امکان عملی ممانعت از نیروهای تا دندان مسلح عراقی و رفتن این نیروها بر سر جنازهٔ دلیلی را که در قطعه ۴۹بود، نداشتند. ظهر یکشنبه ۱۰شهریور ۹۲نمایندهٔ سازمان ملل قصد ورود به اشرف را داشت و این نیروهای عراقی بودند که مانع شدند. این نماینده بعد از اقداماتی که در تماسهای دو ساعته با مقامهای بالاتر انجام داد، توانست وارد اشرف شود. نمایندهٔ سازمان ملل بر سر جنازهٔ دلیلی حاضر شد و از جنازه عکس و فیلم گرفت. این کار قبل از این‌که مجاهدین بخواهند یا بتوانند به جنازه دست بزنند انجام شده است. هر کسی می‌داند که در چنین شرایطی نباید به جنازهٔ مهاجم مقتول دست بزند زیرا اثر انگشت باقی می‌گذارد و حکومت عراق آن را دستاویز می‌کند. صحنهٔ گرفتن عکس و فیلم از جنازه توسط نمایندهٔ سازمان ملل در گزارش ارتش آزادیبخش از تلویزیون پخش شده و در صفحه ۱۹۸کتاب گزارش ارتش آزادیبخش هم آمده است. جنازه را در ساعت ۷صبح روز دوشنبه ۱۱شهریور، پلیس واکنش سریع عراق مستقر در اشرف با خود برده و این صحنه نیز در تلویزیون پخش و در کتاب گزارش ارتش آزادیبخش منعکس شده است.
بنابراین، رذالت پیشگی مزدور مصداقی مبنی بر این‌که ”مجاهدین بعد از یک روز به نیروهای عراقی اجازهٔ ورود به اشرف “ داده‌اند، صرفاً مقدمه چینی برای این است که بگوید مجاهدین خودشان دلیلی را کشته و سپس صحنه‌سازی کرده‌اند.
این هیچ چیز جز رله کردن کلمه به کلمهٔ سناریوی دیکته شده از سوی اطلاعات و نیروی قدس آخوندی به حکومت و مأموران عراقی برای شستن دستهای خود از پیامدهای جنایت بزرگ علیه بشریت در اشرف، نیست. حکومت مالکی برای فرار از پاسخگویی و تحقیقات بین‌المللی ادعا کرده است که مجاهدین بعد از یک روز به نیروهای عراقی اجازهٔ ورود به اشرف داده‌اند!
اما تواب تشنه به خون به لیسیدن چنگالهای خونین حکومت عراق ادامه می‌دهد و در نقش کاسة داغتر از آش می‌نویسد: ” با توجه به تحقیقات صورت گرفته از سوی دولت عراق و در دست داشتن نمونهٔ DNAساکنان اشرف، مقامات عراقی به هویت مسعود دلیلی به‌عنوان یکی از ساکنان اشرف پی بردند“.
این دروغ مجرمانه صرفاً برای این ساخته شده تا چنین وانمود کند که کسانی که دلیلی را به راهنمایی نیروی مهاجم در اشرف گماشتند از هویت او بی‌اطلاع بوده و در کشتن و پوست کندن او نقشی نداشته‌اند، بنابراین، مجاهدین او را کشته‌اند و ” پس از گذشت ۱۱۰روز به‌خاطر پافشاری دولت عراق مجبور به اعتراف شدند“.
داعیة ”پافشاری دولت عراق“، ”تحقیقات صورت گرفته از سوی دولت عراق“ و پی بردن به هویت دلیلی با ”در دست داشتن نمونه DNA“ که مصداقی مدعی آن است، هیچ چیز جز اثبات مزدوری و اجرای مأموریت برای اطلاعات آخوندی نیست.
در همین راستاست که می‌نویسد: ”مأموران رژیم چه نیازی به‌قتل مسعود دلیلی در اشرف و سوزاندن او داشتند؟“. سپس به مجاهدین حواله داده و می‌گوید ” آیا منطقی‌تر نیست به این سناریو فکر کنیم که عاملان سوزاندن چهرهٔ مسعود دلیلی گلوله و مواد منفجره و نارنجک در اختیار نداشتند؟“
کارآگاه نظام، جواب مقدر این سؤال را هم در آستین دارد و می‌نویسد:” بنا‌ به تصدیق شاهدان و کسانی که سابقهٔ حضور در اشرف را دارند، شلواری که پای اوست شلوار یشمی رنگ یکان هوایی مجاهدین است. مهاجمان شلوار سیاهرنگ به تن داشتند او کفش ورزشی سفیدرنگ به‌پا دارد که اعضای مجاهدین در پادگان اشرف استفاده می‌کردند و همچنین کمربندش چرمی و معمولی است“. این، در حالی است که، هم‌چنان‌که در تصاویر پیداست و مقامات آمریکایی و سازمان ملل هم در جریان هستند، شلوار سیاهرنگ دقیقاً همان شلوار نیروهای سوات مالکی است. کفش هم دقیقاً متناسب با مأموریت انتخاب شده و مطلقاً ربطی به کفشهای ” ورزشی سفیدرنگ اعضای مجاهدین“ در اشرف ندارد.
تردیدی نیست که شاهدان مصداقی و کسانی که به ادعای او در اشرف بوده‌اند، هیچ‌کس جز تعداد دیگری از مأموران و مستخدمان اطلاعات نظیر خودش نیستند. از قبیل همان مستخدمانی که ” نهایت سپاسگزاری و تشکر عمیق“ خود را به مالکی به‌خاطر قتل‌عام مجاهدین در اشرف تقدیم کردند و به او نوشتند: ” ما می‌خواهیم با هماهنگی و همکاری یونامی و سازمان ملل و سفارتخانه‌های کشورهای اروپایی و آمریکا در جهت جدا سازی بدنهٔ سازمان از رهبری و اعلام انحلال این تشکیلات تلاش لازم مبذول گردد“ (روزنامهٔ حکومتی الصباح الجدید در عراق ۱۷مارس ۲۰۱۴- سایت وزارت اطلاعات به نام اینترلینک ۱۵اسفند۹۲).
اسناد امضا شده توسط جانشین نمایندهٔ ویژهٔ دبیرکل ملل ‌متحد و رئیس حقوق‌بشر یونامی در عراق بعد از آمدن آنها به اشرف و دیدن وضعیت از نزدیک که با خط خود گواهی کرده‌اند پیکر ۵۲نفر شهیدان مجاهد را رویت و تحویل گرفتند(صفحات ۱۴۴و ۲۰۷کتاب گزارش)، و سند پزشکی قانونی عراق به تاریخ ۸سپتامبر ۲۰۱۳(۱۷شهریور ۹۲) که به‌وضوح نشان می‌دهد حکومت عراق خائن خود فروخته را تحت عنوان ” مجهول الهویه“ به‌عنوان نفر پنجاه و سوم قالب کرده است (صفحات ۲۰۴و ۲۰۵و ۲۰۶)، جای هیچ شک و شبهه باقی نمی‌گذارد. مگر آن که کسی ریگ وزارت اطلاعات در کفش داشته باشد.
حرص و ولع تواب تشنه به خون برای متهم کردن مجاهدین به‌قتل دلیلی، صرفاً دلیل مضاعف بر هم‌کاسگی با اطلاعات آخوندی و اجرای مأموریت توسط اوست.
در سند رسمی تحویل‌گیری پیکرهای شهیدان آمده است: «بر اساس توافق بین نمایندگان ساکنان اشرف با یونامی، ۵۲جسد شهید که در قتل‌عام روز اول سپتامبر با شلیک گلوله به‌قتل رسیدند در حضور آقای فرانچسکو موتا، رئیس دفتر حقوق‌بشر یونامی در تاریخ ۲سپتامبر ۲۰۱۳تحویل داده شد که تا زمانی که یک ناظر بی‌طرف بین‌المللی برای کالبد شکافی حاضر شود، در سردخانهٔ بعقوبه نگهداری شوند». سؤال این است که حکومت عراق چرا و برای پنهان کردن چه چیزی جنازه را از سردخانهٔ شهر بعقوبه بدون اطلاع و حضور نمایندهٔ سازمان ملل خارج کرده و چرا بدون ناظر بی‌طرف بین‌المللی،کالبد شکافی کرده است؟ تردیدی نیست که جنازه می‌توانست سرنخ برملا شدن حقایق و طرح و برنامه‌یی باشد که مأمورانی از قبیل مصداقی در آن به کار گرفته شده‌اند.
مصداقی می‌نویسد: ”مجاهدین در تبلیغاتشان مدعی هستند کماندوهای عراقی حمله به اشرف را انجام دادند و حتی کسانی را که به اسارت بردند در عراق نگهداری می‌کنند. اما توضیحی نمی‌دهند چرا مقدار ناچیزی پول ایرانی در کنار جنازهٔ مسعود دلیلی قرار دارد؟ آیا ریال پول رایج عراق است؟ آیا نحوهٔ قرار گرفتن پولهای ایرانی و عکس خمینی که در لابلای پولها برجسته شده هدف خاص را دنبال نمی‌کند؟ “
پس تا وقتی که مجاهدین اشرفی نتوانند توضیح بدهند که پول ایرانی در نزد کسی که در ایران بوده چه می‌کند، از نظر ”واکاوِ واواک“، این یک ادعای تبلیغاتی است که نیروهای مالکی حمله را انجام داده‌اند و نباید”کماندوها“ی محترم عراقی را متهم کرد بلکه باید یقهٔ مجاهدین و مسئول شورا را گرفت!
این همان سناریوی دژخیمان و طراحان حمله است تا طبق آن بعداً در یک دوبله خوری آخوندی امثال مصداقی را به خونخواهی دلیلی بفرستند.
اما آنچه بادکنک مزدور مستعمل را فی الفور می‌ترکاند، این است که اگر به‌واقع قتل و پوست کندن صورت دلیلی، چنان‌که مصداقی ادعا می‌کند، کار مجاهدین بوده و طراحان و عاملان حمله به اشرف حتی از هویت دلیلی هم بی‌اطلاع بوده‌اند؛چرا رژیم آخوندی و حکومت عراق باید از جنازهٔ دلیلی که در بافته‌های مصداقی و اطلاعات آخوندی سند جرم مجاهدین است، به این سادگی بگذرند و بعد از افشای قضیه در گزارش ارتش آزادیبخش، آن را مخفیانه دفن کنند؟
اگر اراجیف مزدور مستعمل و کارفرمایان وزارتی علیه مسئول شورا و مجاهدین و اعضای شورای ملی مقاومت در اشرف، موضوعیت و ذره‌یی ارزش می داشت و اگر حکومت عراق و اطلاعات آخوندها و نیروی تروریستی قدس چیزی برای پنهان کردن نداشتند؛
-باید هیأت بین‌المللی تحقیق را که مقاومت ایران، دولت آمریکا، اتحادیهٔ اروپا، کنگرهٔ آمریکا، پارلمان اروپا، عفو بین‌الملل، کلیسا، شخصیتهای سیاسی، وکلا و حقوقدانان از سراسر جهان بارها و بارها درخواست کرده‌اند، می‌پذیرفتند.
-باید به خانواده‌های شهیدان و نمایندگان رسمی و قانونی آنها که در ۱۵۰نامه و ۶۹گزارش روزانهٔ لیبرتی و صدها مراجعه و تماس و ملاقات با مقامهای عراقی و آمریکایی و ملل ‌متحد در لیبرتی، واشنگتن، ژنو، نیویورک و بروکسل، خواستار تحویل پیکر شهیدان شدند، پاسخ مثبت می‌دادند (دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران-۴اسفند ۱۳۹۲).
-باید به خبرنگاران و وکلا اجازه می‌دادند، هم‌چنان‌که مجاهدین می‌خواستند، وارد اشرف شوند.
– باید همین سؤالاتی را که امروز اطلاعات آخوندها از طریق مزدور مستعمل روی میز گذاشته، آن‌روز قبل از دفن جسد به‌عمل می‌آوردند.
راستی چرا حکومت عراق تا زمان کالبد شکافی و حتی دفن جنازه، باز هم از آوردن اسم خائن خود فروخته پرهیز دارد و او را کماکان ”مجهول الهویه “ تلقی می‌کند؟ مگر کارگردانان، به مصداقی نگفته بودند ”با توجه به تحقیقات صورت گرفته از سوی دولت عراق و در دست داشتن نمونهٔ DNAساکنان اشرف، مقامات عراقی به هویت مسعود دلیلی به‌عنوان یکی از ساکنان اشرف پی بردند“؟!
از این گذشته، دولت عراق که تا کنون هویت دلیلی را اعلام نکرده، چگونه می‌تواند، به ادعای مزدور مصداقی، به مجاهدین فشار بیاورد و آنها را مجبور به افشای مأموریت دلیلی در گزارش ارتش آزادیبخش کرده باشد؟!
سوزش وزارت بدنام از افشا و درهم شکسته شدن سناریو و طرح و برنامه‌یی که با کشتن و پوست کندن خائن خود فروخته در کار بود، پنهان کردنی نیست. سفید سازی دلیلی توسط مصداقی نیز بی‌دلیل نیست.
نسبت دادن قتل خائن خودفروخته به مجاهدین جای خود دارد، اطلاعات آخوندی از این پیشتر، از طریق مزدوران تمام سوختهٔ خود، ترور دکتر کاظم رجوی و خواهر مجاهد فائزه رجبی را هم به خود مجاهدین نسبت می‌داد.
حال اگر مصداقی از همزاد خود فروختهٔ خود، دفاع و سفید سازی نکند؛
اگر نگوید که مجاهدین او را به ایران فرستاده و بعداً برگردانده و در اشرف کشته‌اند؛
اگر منکر دستخط و امضای مسعود دلیلی داخل که ارتش آزادیبخش منتشر کرده نشود؛
اگر با ابتذال وسخافت، چند تکه کاغذ بدون امضا را از کلاه شعبده تحت عنوان دستخط های ۳۰سال پیش دلیلی برای زدن زیرآب دهها و صدها دستخط و امضاهای او طی سالیان در سازمان مجاهدین خلق ایران، رو نکند؛
توبرهٔ چرندیات و خورجین خزعبلات از هم می‌درد و او دیگر مصرفی برای اربابان وزارت ندارد.
او سال گذشته بر آن بود تا طبق نوشتهٔ خودش از بریدگان مجاهدین ” بزرگترین سازمان سیاسی خارج از کشور“راتشکیل بدهد(!) اکنون پس از یک سال به ”تغییرات از درون نظام“ چشم دوخته و می‌نویسد: ” وجود مسائل و مشکلات متعددی در اپوزیسیون رادیکال [بخوانید اپوزیسیون برانداز و خواهان سرنگونی رژیم ولایت فقیه]، موجب استمرار بقای نظام جمهوری اسلامی از یک طرف و بی‌اعتمادی بخش قابل توجهی از مردم به اپوزیسیون و چشم دوختن به تغییرات از درون نظام شده است“.
باد و بلوف سفیهانه درباره ”استمرار بقای نظام“ به‌خاطر” مشکلات متعددی در اپوزیسیون رادیکال“ و سخن گفتن بچگانه به‌نمایندگی از ”بخش قابل توجهی از مردم“ که کرم مرداب را هم به خنده می‌اندازد، نمی‌تواند ناشیگری در روکردن دست را بپوشاند.
آن روی سکة وزارتی تشکیل ” بزرگترین سازمان سیاسی خارج کشور(!)“ از بریدگان مجاهدین،به‌طور قانونمند چشم دوختن و سر درآوردن از میانهٔ رژیم است. تجسس و جاسوسی وقفه‌ناپذیر برای دست یافتن به مسئول شورای ملی مقاومت لازمهٔ همین شیرجهٔ ”میانه‌روانه“ به اندرون نظام است تا از دست دشمن اصلی خود خلاص شوند. ارجاع دادن خلایق به ”درون نظام “ ولایت فقیه، طرح و برنامهٔ همین رژیم و مزدوران گوناگون وزارتی و هدف اصلی چرندبافی و اکاذیب پیشین و غایت همهٔ پشت هم اندازیها و جفتک پرانی و لجن پراکنی بر ضد خط سرنگونی است.
به همین خاطر بود که تلویزیون شبکهٔ یک رژیم در ۳۱اردیبهشت۹۲به استمالت از مزدور کمربسته پرداخت و اعلام کرد: ”یکی از اعضای ارشد پادگان متروکه اشرف که حالا با گروهک تروریستی منافقین زاویه پیدا کرده است راز بزرگی را فاش می‌کند. این فرد که ایرج مصداقی نام دارد با نگارش مقاله‌ای به نام مکاتبات من با ابوالقاسم رضایی از اعضای اصلی گروهک منافقین در سال ۸۸فیلمهایی را یادآوری می‌کند که در اشرف با حضور اعضای منافقین ضبط شده و به‌نام تصاویر اغتشاشات عاشورای ۸۸شهر مشهد منتشر شده است“.
همزمان، مزدور در هم شکسته ابراهیم خدابنده از داخل اطلاعات آخوندی و ”دانشگاه اوین“ در سایت شناخته شدهٔ وزارت بدنام (نجات ۳۰اردیبهشت۹۲) نوشت: ”نامهٔ افشاگرانهٔ نسبتاًً طولانی آقای ایرج مصداقی از جدا شدگان سازمان مجاهدین خلق به رهبر این سازمان مسعود رجوی “را ”به آقای مصداقی تبریک می‌گویم و.. به نوبهٔ خود از ایشان قدردانی می‌کنم “.
در همین ”تبریک“، سؤالات ممتحن ”دانشگاه اوین“ که مصداقی رله کننده و پژواک یکایک آنهاست، این بود که ” آیا این سازمان یک نیروی اصیل اپوزیسیون جمهوری اسلامی به‌شمار می‌رود؟ آیا رهبری این سازمان به اصول استقلال و آزادی انقلاب مردم ایران پایبند است؟ آیا در داخل این سازمان ذره‌یی روابط دموکراتیک برقرار می‌باشد؟ آیا رهبر این سازمان مسعود رجوی واقعاً یک رهبر سیاسی محسوب می‌شود؟ آیا رهبر این سازمان انتقاد پذیر است و ظرفیت مخالفت را دارد؟ آیا اعضای سازمان حداقل در برخی زمینه‌ها حق انتخاب دارند؟ آیا به همان سادگی که می‌شود عضو این سازمان شد می‌توان از آن جدا گردید؟ آیا کسانی که به هر طریق عضو این سازمان می‌شوند از پیش نسبت به همهٔ ضوابط و نحوهٔ اداره و مناسبات درونی آن آگاهی دارند؟ آیا می‌شود با این سازمان و مسعود رجوی مخالفت کرد و مزدور وزارت اطلاعات ایران نامیده نشد؟ آیا …آیا…
پاسخ من و بسیاری دیگر که از این سازمان[در دانشگاه اوین!] جدا شده‌اند به این سؤالات و از این دست پرسشها قطعاً منفی است و اگر چنین است باید با همین مفروضات با آن تنظیم رابطه کرد. من بر اساس تجربه و مطالعه ۱۰سال گذشته [در دانشگاه اوین!] قویاً باور دارم که اگر در ذهن ذره‌یی شکاف در این خصوص موجود باشد و احیاناً کوچکترین تصوری در این رابطه که شاید جواب یک یا چند سؤال مشابه آنچه ذکر شد می‌تواند به میزانی مثبت باشد قطعاً قافیه را باخته ایم…“ (سایت نجات،وزارت اطلاعات-مزدور ابراهیم خدابنده ۳۰اردیبهشت۹۲).
مزدوران قطعاً قافیه را باخته‌اند. روز بزرگ عدالت و قانون برای دژخیمان و مزدوران وزارت شکنجه و کشتار نیز، قطعاً فرا می‌رسد.
سند ضمیمه، سند رسمی کالبدشکافی جنازهٔ ”مجهول الهویه“ به تاریخ ۲۷فوریه ۲۰۱۴در پزشکی قانونی عراق، سند نحوه قتل و همچنین تعیین‌تکلیف پوشاک خائن خودفروخته و در عین‌حال سند انکارناپذیر یاوه‌گویی و مزدوری تواب تشنه به خون است.
سند پزشکی قانونی به‌روشنی نشان می‌دهد که تواب تشنه بخون، نکته به نکته سناریوی وزارت اطلاعات را پژواک داده است.
مدیریت پزشکی قانونی عراق در تاریخ ۲۷فوریه ۲۰۱۴یعنی ۱۸۰روز بعد از جنایت؛
-برخلاف مزدور مصداقی، که مدعی است ”مقامات عراقی“ با در دست داشتن نمونه DNAساکنان اشرف ”به هویت مسعود دلیلی به‌عنوان یکی از ساکنان اشرف پی بردند “، کماکان از جنازه او به‌عنوان ”مجهول الهویه“ نام می‌برد.
-برخلاف مزدور مصداقی، که مدعی است ”شلواری که پای اوست شلوار یشمی رنگ یکان هوایی مجاهدین است“، تصریح می‌کند پوشاک دلیلی”شلوار سیاه و پیراهن سربی و زیرپوش سفید و سیاه و جورابهای سربی رنگ(متعلق به پلیس) “ بوده است.
-برخلاف مزدور مصداقی، که مدعی است ”عاملان سوزاندن چهرهٔ مسعود دلیلی گلوله و مواد منفجره و نارنجک در اختیار نداشتند“، تصریح می‌کند که ”علت مرگ، پارگیها و خونریزیها بر اثر اصابت گلوله‌های نفوذ کرده“ و پوست کنده شدگیهای روی بدن ” غیربیولوژیک“ یعنی بعد از شلیک گلوله‌ها و مرگ صورت گرفته است.
به وضوح پیداست که همان دژخیمانی که به خائن خودفروخته لباس ویژهٔ پلیس عراق پوشاندند و برای انجام مأموریت و کشتار مجاهدین به اشرف فرستادند، او را، پس از مصرف، با ۳گلوله کشتند و صورتش را هم پوست کندند.
شورای ملی مقاومت ایران
کمیسیون امنیت و ضدتروریسم
اول مرداد ۹۳

ترجمه سند پزشکی قانونی عراق به تاریخ ۲۷فوریه ۲۰۱۴
بسم الله الرحمن الرحیم
جمهوری عراق
وزارت بهداری
(دفتر وزیر)
انستیتو پزشکی قانونی
شماره: ۶۱۵۳
تاریخ: ۲۷/۲/۲۰۱۴
شماره فنی: ۱۴۴۴۴در ۸/۹/۲۰۱۳
به / مرکز پلیس کمپ عراق جدید
عطف به نامه درخواست کالبدشکافی شماره ۶۹۴۸در تاریخ ۲/۹/۲۰۱۳، ذیلاً گزارش کالبدشکافی پزشکی قانونی مربوط به متوفی (مجهول الهویه) آمده است. خواهشمندیم از آن مطلع شوید… با سپاس
ملاحظه: این گزارش را در داخل پاکتی که مهر وموم شده است برای شما می‌فرستیم.
امضا
از طرف/ دکتر منجد صالح الدین علی رضا
مدیر انستیتو پزشکی قانونی
دکتر خالد مجید لفته
پزشک قانونی مشورتی
۲۰/ ۲/ ۲۰۱۴
گزارش کالبد شکافی پزشکی قانونی
من امضا کننده زیر ” کمیته پزشکی” اقدام به معاینه پزشکی قانونی جهت کالبدشکافی جسد (مجهول الهویه) در ساعت ۰۸صبح روز ۸/ ۹/ ۲۰۱۳نمودم و نتیجه به شرح زیر بود:
توصیف بالینی جسد:
سن: ………….. جنس: مرد قد: ۱۶۵سانتیمتر رنگ پوست: گندمی رنگ موی سر: سیاه رنگ موی صورت:
چشمان: سیاه لکه‌های ناشی از مرگ: از بین رفته تورم جسد: متوسط هیکل: متوسط ترشحات ناشی از مرگ: از بین رفته پوشش: شلوار سیاه و پیراهن سربی و زیرپوش سفید وسیاه و جورابهای سربی رنگ (متعلق به پلیس)
خال کوبی یا نشانه‌های منحصر به‌فرد: ………….
آسیبهای خارجی
۱-محل ورود گلوله به‌صورت دایره‌یی شکل شماره (۱) به قطر نیم سانتیمتر روی گونه راست و محل خروج گلوله به‌صورت بیضی در ابعاد ۲×۱سانتیمتر در سمت چپ لب بالا.
۲- محل ورود گلوله به‌صورت دایره‌یی شکل شماره(۲) به قطر نیم سانتیمتر در سمت راست نوک پستان راست و محل خروج آن یک جراحت نامنظم به ابعاد ۵/۱× ۱سانتیمتر در پایین لبه بیرونی سمت چپ سینه
۳- محل ورود گلوله دایره‌یی شکل شماره (۱) به قطر نیم سانتیمتر در وسط سمت جلوی بازوی چپ و محل خروج گلوله به‌صورت بیضی با ابعاد ۵/۱× ۱سانتی متر در پشت آرنج چپ.
۴- پوست کنده شدگیهای غیربیولوژیک روی بدن [بعد از مرگ]
سر:
پوست سر: متورم و بدون آسیب
آرواره و چانه: بدون اثر شکستگی
جمجمه ومغز: متورم بدون آسیب
استخوانهای صورت: پارگی لب بالا (در سمت چپ)
شانه و اطراف آن: ……….
سینه ودیافراگم: خون جمع شدگی در دیافراگم به میزان زیاد
استخوان سینه: بدون اثر شکستگی
نای و قلب: پارگی ریه‌های راست و چپ
دو ریه و پوسته آن: ………………………
پرده دیافراگم شکم: ………………
شکم و داخل شکم: خون جمع شدگی در داخل به میزان زیاد
روده‌ها و طحال: پارگی طحال و روده‌ها و معده حاوی مایع تیره رنگ
معده و روده ها: ……………
کبد و طحال ولوزالمعده: ………….
دوکلیه و کبد: …………….
رحم و متعلقات آن:
اعضای تناسلی:
ستون فقرات و استخوان لگن: پارگی بافتهای نرم و رگهای خونی آرنج چپ و در مچ چپ
دو طرف بالاتنه: ………….
دو طرف پایین تنه: ……………
آزمایشهای تکمیلی و نتایج آن و بررسیها:
نتیجه‌گیری:
۱- از اوصاف مشاهدات کالبدشکافی در جنازهٔ متوفی (مجهول الهویه) پیداست که علت مرگ، پارگیها و خونریزیها بر اثر اصابت گلوله‌های نفوذ کرده است.
۲- مسافت شلیک گلوله: با توجه به تورم متوسط موجود در جسد، امکان اظهارنظر در مورد فاصله شلیک کلیه گلوله‌ها وجود ندارد.
۳-سمت شلیک: اولی: پشت جلو- بالا پایین – راست چپ
دومی: پشت جلو – بالا پایین – راست چپ
سومی: پشت جلو – بالا پایین – کمی چپ راست
۴- با توجه به خروج گلوله‌های شلیک شده از جسد امکان اظهارنظر در مورد نوع و کالیبر سلاح مورد استفاده وجود ندارد.
محل امضا-عضو
محل امضا-عضو
محل امضا-رئیس کمیته
پزشکان انستیتوی پزشک قانونی
/ / ۲۰۱۴

https://news.mojahedin.org/i/news/209153

پاسخ وزارت‌خارجه آمریکا به ادعاهای وزیر خارجه آخوندی: ظریف «پروفسور خودخوانده حقوق‌بشر » در آمریکا از آزادیهایی استفاده می‌کند که از مردم ایران دریغ می‌کند

مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا
مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا
وزارت‌خارجه آمریکا امروز در توئیت رسمی خود جواد ظریف را یک «پروفسور خود خوانده حقوق بشر» نامید که سخنگوی رژیم خشن حاکم بر ایران است.
مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا گفت:‌ این عجیب نیست که جواد ظریف این «پروفسور خود خوانده حقوق بشر» که سخنگوی یک رژیم خشن است به آمریکا بیاید و از آزادیهایی استفاده کند که از مردم ایران دریغ می‌کند. چیزی که عجیب است این است که برخی به این فرد ریاکار بازتاب می‌دهند.


It’s not surprising that @JZarif, the self-proclaimed “human rights professor” who’s the mouthpiece for ’s violent regime, comes to the U.S. to enjoy the freedoms he denies the Iranian people. What is surprising is some people still give this hypocrite the light of day.
 ظریف وزیر خارجه آخوندها در آمریکا، با درماندگی به تشبثات سبک‌سرانه برای پیدا کردن راهی با رئیس‌جمهور آمریکا ادامه می‌دهد. او با سخافت سعی می‌کند حساب جان بولتون مشاور امنیت ملی را از دونالد ترامپ جدا نموده و اتهام جنگ‌طلبی و تغییر رژیم را متوجه بولتون سازد که در اجتماعات مجاهدین و مقاومت ایران سخنرانی کرده است.

تصویری - آق قلا در آب - ۸اردیبهشت ۹۸

آق قلا در آب
آخرین خبرها از وضعیت سیلاب در آق قلا
  • به‌رغم تلاشهای نیروهای مردمی سیلبندها ترمیم نشده و آب هم‌چنان در حال ورود به شهر است.
  • ۸روستا و یک‌سوم شهر آق قلا دچار آبگرفتگی شد. در ۵نقطه بریدگی باعث شد آب وارد آق قلا شود.
  • احتمال ورود آب از صبح فردا به گمیش تپه.
  • ۳روز دیگر آب آق قلا به گمیشان می‌رسد.
  • سیلابی که در اثر بارندگیهای اخیر طغیان رودخانه‌های گلستان به‌ویژه گرگان‌رود را در پی داشته و مجدا برخی مناطق آق قلا را فراگرفته اکنون در حال حرکت به سمت گمیشان است. مردم در حال ایجاد موانع فیزیکی و استحکام بخشی به سیلبندهای اطراف گمیشان هستند.
  • با گرم شدن هوا و افزایش ذوب شدن برفها در کوه‌ها، ورودی آب به رودخانه‌های گرگان رود و قره سو در حال افزایش است.
  • سه روز دیگر ‌آب آق قلا به گمیشان می‌رسد. حجم سیلاب خروجی از آق‌‎قلا به سمت گمیشان حرکت می‌کند و تا سه روز آینده این آب به گمیشان می‌رسد.
  • افزایش دوبرابری خروجی آب از دهنه زرین گل نسبت به دو روز گذشته.
  • سطح آب نسبت به روز گذشته ۲۰الی ۳۰سانت افزایش داشته است
  • سیل گلستان؛ هفت هزار کارگر را بیکار کرد
  • مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گلستان: برابر آخرین آمار استخراج شده؛ بر اثر وقوع سیل هفت هزار کارگر بخش‌های مختلف استان بیکار شدند.
  https://news.mojahedin.org/i/تصویری-قلا-۸-اردیبهشت-

مهمترین اخبار ایران وجهان در ۶۰ ثانیه اخبار نیمروزی ۸ اردیبهشت ۹۸

Freitag, 26. April 2019

رویداد تاریخی یادواره تظاهرات عظیم مادران مجاهد خلق


رویداد تاریخی

یادواره تظاهرات عظیم مادران مجاهد خلق

-

تظاهرات عظیم مادران مجاهد خلق _ ۷ اردیبهشت ۱۳۶۰
تظاهرات عظیم مادران مجاهد خلق _ ۷ اردیبهشت ۱۳۶۰
۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ -۲۷آوریل ۱۹۸۱:
روز ۷‌اردیبهشت سال۶۰، تهران، شاهد راهپیمایی عظیم و پرخروشی بود که به‌دعوت انجمن مادران مسلمان صورت گرفت. این‌راهپیمایی در‌اعتراض به‌موج کشتار فرزندان مجاهد آنها به‌ویژه آخرین کشتارهای ارتجاع درهمان‌هفته اول اردیبهشت و نیز تعرض دادستانی رژیم علیه رهبری مجاهدین صورت گرفت.
پاسداران جنایتکار درهمان‌ روزهای اول اردیبهشت، حداقل ۸مجاهدخلق از‌جمله میلیشیاهای قهرمان سمیه نقره‌خواجا و فاطمه رحیمی را در قائمشهر و فاطمه کریمی را در کرج به‌شهادت رسانده بودند.
این‌تظاهرات با استقبال وسیع و بی‌سابقه مردم رو‌به‌رو شد و در‌عرض مدت کوتاهی بیش‌از ۱۵۰هزارنفر از مردم تهران از میدان فلسطین به‌سوی منزل پدرطالقانی به‌راه افتادند و در خلال راهپیمایی تعداد جمعیت به‌۲۰۰هزارتن ‌رسید. مجاهد قهرمان مهین رضایی و سایر خواهران مسئول در انجمنهای جنوب و شمال تهران در‌برگزاری این‌راهپیمایی نقش مهمی به‌عهده داشتند
 
 
 
 
 
در این‌تظاهرات، مادران مجاهد، درحالی‌که فرزندان خردسال خود را نیز به‌همراه آورده بودند، با‌شعارهای «مازندران و گیلان، خونین‌سرای ایران»، «از خون ما دوباره، رنگین هر‌کران شد» و... تظاهرات را آغاز کردند.
مسئول وقت انجمن مادران مسلمان چگونگی شکل‌گیری تظاهرات را چنین بازگو می‌کند:
«مادران مجاهد همیشه از این‌که فرزندانشان در‌ سراسر ایران دست‌و‌پایشان می‌شکست، چشمانشان از حدقه درآورده می‌شد، مورد شکنجه قرار می‌گرفتند و مظلومانه به‌شهادت می‌رسیدند، نگران و در رنج بودند و می‌خواستند در قبال این‌جنایتهای ارتجاع خمینی، دست به‌یک‌اقدام اعتراضی جدی بزنند. سرانجام روز ۷اردیبهشت، زمان این‌کار فرا‌رسید. در این‌روز، کلیه مادران از صبح زود در منزل عزیز، مادر رضاییهای شهید جمع شدند و وصیتنامه‌های خود را نوشتند. از‌ میان آنها به‌یاد می‌آورم که مجاهد قهرمان، مادر کبیری (معصومه شادمانی) با روحیه‌یی سرشار می‌گفت:
”دوست دارم اگر قرار است خونی ریخته شود من‌هم یکی از آنها باشم“ و وصیتنامه بسیار انگیزاننده‌یی نوشت و روانه تظاهرات شد.
 
 
 
 
 
 
 
مادرذاکری، مادر مصباح و بسیاری از مادران دیگر، که بعدها توسط رژیم آخوندی دستگیر و اعدام شدند، با‌ شوری وصف‌ناپذیر در این‌ تظاهرات شرکت کردند. حتماًًًًًًًًًًًًً می‌دانید که این‌تظاهرات بدون اطلاع قبلی آغاز شد. مادران و خانواده‌های مجاهدخلق و میلیشیاهای دلیر دهان‌به‌دهان یکدیگر را خبرکردند و در میدان فلسطین گرد‌آمدند.
با شروع تظاهرات، وضع تهران دگرگون شد و خبر آن به‌سرعت در میان مردم پیچید. مردم از ترکیب مادران مجاهدخلق که با‌همه‌چیز خود در این‌تظاهرات شرکت کرده بودند، متعجب شده بودند. جمعیت انبوهی از قشرها و طبقات مختلف مردم، از کارگر، کارمند، کسبه، دانشجو و دانش‌آموز به‌هسته اولیه این‌تظاهرات یعنی مادران مجاهد و خواهران میلیشیا پیوستند. وجود تعداد زیادی از همافران و درجه‌داران و سربازان آزاده در این‌تظاهرات، چشمگیر بود. مردم شعارهای مختلفی می‌دادند ”مجاهدین زندانند یا کشته درمی‌دانند“، ”زحمتکشان، محرومان، مجاهدین یارتان، مشعل پیکارتان“.
جمعیت آن‌قدر زیاد شده بود که دیگر امکان تردد درآن محل نبود. رژیم هم از همان‌جا تهاجم وحشیانه‌اش را شروع کرد. ما اصلاً انتظار نداشتیم که رژیم به‌مادران پیر و بچه‌های خردسال حمله کند. اما شقاوت و بیرحمی پاسداران حدی نداشت. ضرب‌و‌جرح تظاهر‌کنندگان برایشان کافی نبود و پاسداران سرانجام شروع به‌شلیک‌به‌طرف مردم کردند. دو میلیشیای مجاهدخلق به‌نامهای ودود پیراهنی (دانش‌آموز) و خلیل اجاقی (کارگر) در این‌تهاجم بیرحمانه به‌شهادت رسیدند.
پرتاب گاز اشک‌آور صدمات زیادی به‌مادران پیر وارد می‌کرد و بعضی از آنها در آستانه‌ شهادت قرار گرفته بودند. مردم، آنها را به‌داخل خانه‌های خود می‌بردند و مداوا می‌کردند. اما مادران لحظه‌یی از مقاومت دست برنمی‌داشـتند. مادر فراهانچی (مادر ابریشمچی) که بسیار سالخورده بود، با شلیک‌گاز اشک‌آور حالش به‌شدت وخیم شده بود. اما آرام نداشت و فریاد می‌زد ”ولم کنید بگذارید بمیرم تا دنیا بفهمد خمینی چه جنایتکاری است“. مادر دیگری، که فرزند کوچکش به‌سختی توسط گاز اشک‌آور صدمه دیده بود و می‌خواستند او را از تظاهرات خارج کنند، می‌گفت ”ولم‌کنید مگر خون بچه من از خون فرزند امام‌حسین رنگین‌تر است؟ بگذارید ما کشته شویم تا ماهیت این‌رژیم برای همه روشن شود“. شور و علاقه مادران در این‌تظاهرات شگفت‌آور بود.
در مقابل شقاوت و بیرحمی پاسداران رژیم، مردم برای کمک به‌تظاهر‌کنندگان واقعاًً مایه می‌گذاشتند و کمکهای بی‌دریغی می‌کردند. آنها از پنجره ‌خانه‌هایشان، روزنامه، لاستیک، میز چوبی و حتی کاغذدیواری اتاقهایشان را به‌پایین پرتاب می‌کردند تا تظاهرکنندگان برای مقابله با گاز اشک‌آور از آن استفاده کنند. اوضاع، شبیه روزهای قیام شده بود. رژیم به‌رغم حمله‌های وحشیانه نتوانست تظاهرات را متوقف کند یا از هم بپاشاند. اراده مادران و خواهران میلیشیا و خشم و نفرت جمعیت از آخوندها آن‌قدر زیاد بود که رژیم قادر به‌جلوگیری از حرکت مردم نبود. تظاهرات باموفقیت تا مقصد نهایی خود یعنی خانه مرحوم پدرطالقانی ادامه یافت. قرار براین‌بود که مادر کبیری قطعنامه تظاهرات را در منزل پدر طالقانی بخواند».
این‌تظاهرات تأثیر زیادی روی مردم داشت و ماهیت رژیم را برای آنها روشن کرد. سردار شهید خلق، موسی خیابانی، در آخرین پیام خود درباره این‌تظاهرات گفت «راهپیمایی 7اردیبهشت، آثار شگرفی درمسیر تحولات اوضاع سیاسی به‌جا نهاد و به‌آن سرعت بخشید»
مسئول انجمن مادران افزود:
یادم هست که عزیز، مادررضائیهای شهید از شهید موسی پرسید ”موسی! مثل این‌که دوباره شروع شد؟“ شهید موسی هم جواب داد ”بله عزیز، اما بدان اگر یک‌مجاهد هم روی زمین باقی بماند، هرگز آب‌خوش از گلوی خمینی پایین نخواهد رفت. اگر همه ما را بکشد و فقط یک‌مجاهد باقی‌بماند راه ما ازبین نمی‌رود و ادامه خواهد یافت.
یکی از ویژگیهای برجسته تظاهرات ۷‌اردیبهشت آن بود که قدرت بسیج و سازماندهی مجاهدین را نشان داد. چرا‌که آنها توانسته بودند با ارتباطات غیرعلنی و بدون اطلاع قبلی، چنین تظاهراتی را برپا کنند و این‌حقیقتی بود که ارتجاع حاکم و شخص خمینی جلاد را به‌شدت وحشت‌زده کرد و او را به‌دست‌و‌پا انداخت تا به‌خیال خود هرچه زودتر «تکلیف نهایی» مجاهدین را روشن کند. به‌دنبال راهپیمایی عظیم مادران، دادستانی انقلاب خمینی، وحشت‌زده هرنوع راهپیمایی را به‌طور رسمی ممنوع اعلام کرد.
در سالگرد تظاهرات عظیم و پر‌شکوه مادران مجاهدخلق، یاد مادرانی را که با مقاومت ستایش‌انگیز خود، پوزه رژیم زن‌ستیز و ضدبشری آخوندها را به‌خاک مالیدند، گرامی می‌داریم؛ مادران دلاوری چون معصومه شادمانی (مادرکبیری)، مادر ذاکری، شایسته، ‌هاشم‌زاده، چاقوساز، فخری حاج‌دایی، حبیبه‌ذوالفقاری، زائریان‌مقدم (مادر کرباسی)، اختر مولوی (مادر میمنت)، عالیه بازرگان، ایران بازرگان، رقیه مصباح (مادر مسیح)، آراسته قلی‌وند (بزرگانفرد)، عفت خلیفه‌سلطانی (مادرشفایی)، رضوان رفیع‌پور (مادر رضوان)، ملک‌تاج حکیمی (مادرشریفی)، کلثوم اسلامی ودیگر مادرانی که راه سرخشان اینک به‌وسیله صدها مادر دلاور در پهنه‌های مختلف نبرد با آخوندهای سفاک از تظاهرات، قیامها و اعتراضات مردمی درشهرهای به‌پاخاسته میهن و خارج‌کشور تا مقاومت در زندانها و تا حضور درصفوف رزمندگان ارتش‌آزادیبخش همچنان پرشور و سرفراز ادامه دارد. 
https://event.mojahedin.org/i/events/5311