Montag, 8. Juli 2019

وجوه مختلف بن‌بست نظام

قیام ۹۶

قیام ۹۶
بحرانها و تنگناهای گریبانگیر رژیم چنان در هم تنیده شده‌اند که نمی‌توان هر یک را بدون در نظر گرفتن سایر بحرانها بررسی کرد. بحران هسته‌یی، با بحران رابطه رژیم با آمریکا و اروپا پیوند خورده، و این دو پیوند مستقیم دارند با صدور تروریسم به کشورهای منطقه، و این بحران هم ارتباط دارد با بحران اقتصادی، و رکود تورمی که جامعه را به‌حالت انفجاری رسانده.
به‌رغم بالا گرفتن بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و بحران ناشی از انزوا و محکومیت منطقه‌یی و جهانی، مقامات و مهره‌های حکومتی در بررسی بحرانهای گریبانگیر نظام، تلاش می‌کنند آنها را جدا از یکدیگر و با دیدی انتزاعی به‌مثابه موضوعاتی جدا از هم بررسی کنند. این رویکرد انتزاعی به‌خاطر این است که هر بررسی ارگانیک از بحرانهای گریبانگیر نظام، بلافاصله راه به رأس فاسد و چپاولگر نظام می‌برد. اما هر یک از کارشناسان حکومتی بهر مقوله که می‌پردازد، بلافاصله بن‌بست و انزوای رژیم را نتیجه می‌گیرد. و بعضاً پیوندهای این بن‌بست با ذات ناهمساز نظام ولایت‌فقیه با مردم و مصالح ایران را هم اعتراف می‌کنند.
در عرصهٔ اقتصاد محمدقلی یوسفی یک کارشناس اقتصادی رژیم با بیان این‌که اوضاع کنونی اقتصادی کشور از سیاست‌های اشتباه کارگزاران نظام ناشی می‌شود اذعان می‌کند که « این شرایط بحران اقتصادی را وارد فاز تازه‌یی کرده که از کنترل دولتمردان هم خارج شده است. در این میان وضعیت اقتصاد ایران به‌جایی رسیده که این حس که با گذر از یک دوره سختی، اوضاع بهبود پیدا خواهد کرد، وجود ندارد». این کارشناس حکومتی با اعتراف به این‌که نظام «گرفتار در بن‌بست اقتصادی» است می‌گوید «اقتصاد کشور مان با بحران داخلی و بین‌المللی مواجه است» وی بلافاصله به پیوند بن‌بست اقتصادی نظام با تحریم‌ها اذعان کرده و می‌افزاید: «مشکل از آنجا شروع می‌شود که درآمدهای حاصله دولت به‌دلیل تحریم و عدم امکان صادرات نفت کاهش می‌یابد».
این کارگزار حکومتی در ادامه به بحران دیگری که همانا شکاف بین مردم و حاکمیت است اشاره کرده و می‌گوید:« جامعه ایران به دو دسته تقسیم ‌شده است. در جامعه کنونی بخشی از مردم که از طریق کار و تلاش و زحمت در بخش‌های صنعت و کشاورزی یا در بخش‌های خدماتی مشغول فعالیت هستند و سهم‌شان از غنایم بسیار اندک است و بخش دیگری که از زحمت بخش اول ارتزاق می‌کنند، شامل بخش‌هایی مانند نهادهای دولتی، فرهنگی و مؤسسات گسترده و ۱۸مؤسسه فرهنگی می‌شود که توانایی تولید یک کیلو جو را هم ندارند و بخش اعظمی از درآمد کشور را می‌بلعند».
این اقتصاددان حکومتی در ادامه به بحران بی‌راه‌حلی نظام در پاسخ به مشکلات اقتصادی و اجتماعی اشاره کرده و می‌گوید:« پیش‌بینی آینده کشور نیاز به جادو و جنبل ندارد. اقتصاد کشور ما بیمار، غیر‌مولد و متکی به صادرات نفت است و به‌هیچ‌عنوان با برنامه، طرح‌های مطالعاتی و تجربه‌های کشورهای دیگر وضعیت موجود بهبود نمی‌یابد».
رضا حجت‌شمامی تحلیلگر دیگر حکومتی به وضعیت بن بست نظام در برجام و تحریم‌ها اشاره کرده و می‌گوید:« اروپایی‌ها بعید است بتوانند در خصوص بحث فروش نفت ایران تضمین خاصی ارائه کنند؛ چرا که میزان تبادلات نفتی ایران و اروپا بسیار اندک است و از سوی دیگر قدرت اروپا برای ایستادگی در برابر ایالات متحده کافی نیست» این کارشناس حکومتی در ادامه به وضعیت بن‌بست نظام در مقابل جامعه جهانی اشاره کرده و می‌گوید: «در حال حاضر عملاً نوعی بن‌بست ایجاد شده است. بسیاری سؤال می‌کنند اگر نه جنگ می‌شود و نه مذاکره می‌کنیم پس چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مسأله این است که ایران نمی‌تواند هیچ‌کدام از این دو راه را انتخاب کند چرا که هر دو آنها به ضررش تمام می‌شود».
کارشناسان حکومتی هر چند تلاش می‌کنند علت اصلی این بن‌بستها در عرصه‌های مختلف را که همانا ذات ناهمگون نظام آخوندی با منافع مردم ایران و ناسازگاری تاریخی با جامعه جهانی است دور بزنند اما ناگزیر به وضعیت ملتهب و انفجاری جامعه اذعان می‌کنند.
رسالت (۱۳تیر) ارگان باند فاشیستی مؤتلفه اذعان کرد:«اکنون وضعیت کلی جامعه طوری است که ناآرامی‌های روحی آشکار شده‌اند و برای انفجار منتظر یک بهانه هستند».
و روزنامه جهان صنعت (۱۳تیر) اذعان کرد« صحبت‌های مسئولان رده اول با توجه به میزان افزایش قیمتها تنها متبادر‌کننده یک موضوع است و آن، عدم اطمینان به ساختار کنونی اجرایی کشور و وعده‌های مسئولان است».
 https://article.mojahedin.org/

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen