Mittwoch, 31. Juli 2019

رویداد تاریخی * پرواز بزرگ رهبر مقاومت از تهران به پاریس


پرواز بزرگ رهبر مقاومت از تهران به پاریس
روز هفتم مرداد ۱۳۶۰ رهبر مقاومت ایران، آقای مسعود رجوی، طی یک عملیات بزرگ و قهرمانانه با یک پرواز بسیار پرریسک و خطر از قلب پایگاه یکم شکاری تهران به ‌پاریس پرواز کرد. این پرواز چند روز پس از اعلام تأسیس شورای ملی مقاومت در تهران توسط آقای رجوی، صورت گرفت. پروازی به‌منظور معرفی و تثبیت شورای ملی مقاومت به‌مثابه‌ تنها جایگزین دموکراتیک برای رژیم ضدبشری خمینی و تضمین انقلاب نوین ایران.
این پرواز سرمنشأ تحولات و پیشرفتهای بزرگی در پهنه سیاسی و بین‌المللی برای مقاومت ایران و افشای جهانی دشمن ضدبشری شد.
عاشقان آزادی و پشتیبانان مقاومت ایران وقتی خبر چنین پیروزی درخشانی را شنیدند، شاد شدند و در هر کجا که بودند، از‌جمله در زندانها و شکنجه‌گاههای رژیم، آن‌را به‌ یکدیگر تبریک گفتند‌. دلیل این شادی و سرور در سراسر ایران چه بود‌ ؟ جز این‌که قبل‌از هر چیز سرنوشت انقلاب نوین خود را تضمین‌شده می‌یافتند‌.
این پرواز البته کار بسیار پر ریسک و خطری بود که تصمیم‌گرفتن در باره آن بسا دشوار و حتی غیرممکن می‌نمود‌. زیرا خمینی ضدبشر تمامی قوای سرکوبگر خود را بسیج کرده بود تا با تمام توش و توان به‌ مصاف انقلاب بشتابد و با انقلاب و مردم ایران تصفیه‌حساب بکند‌. و البته که این محاسبه چندان هم بی‌اساس نبود و چه بسا که با کوچکترین اهمال، مرتجعان حاکم به‌ قصد پلید خود دست می‌یافتند. از این‌رو تصمیم برای پرواز بزرگی که در هفتم مردادماه سال ۶۰ انجام شد، بسیار خطیر و سرنوشت‌ساز بود‌.
مهدی ابریشمچی از اعضای مرکزیت مجاهدین در این‌باره گفت: «خاطرم هست در یک جلسه مرکزیت که در منزل شهید علی زرکش تشکیل شده بود، همه اعضای مرکزیت از‌جمله سردارخیابانی و شهید محمد ضابطی حاضر بودند. می‌خواستیم تصمیم‌گیری نهایی کنیم. بررسیهای انجام شده و ریسکها، نقاط قوت و نقاط آسیب‌پذیر طرح بررسی شده بود. اما ما نمی‌توانستیم تصمیم ‌بگیریم. اگر جواب نه می‌دادیم، مصلحت عالیه راهگشایی سیاسی را چکار می‌کردیم؟ و اگر جواب مثبت می‌دادیم، ریسک روی جان مسعود را چه‌کسی می‌پذیرفت؟ به‌همین ‌دلیل تمامی مرکزیت سازمان از مسعود خواست که به‌دلیل صعوبت این تصمیم‌گیری، هم از نظر ایدئولوژیک و هم به‌لحاظ سیاسی، حرف آخر را خودش بزند و طبیعی بود که او طبق سنت همیشگیش، آن قسمتی را که ریسک روی جان خودش بود، انتخاب کند».
نهایتاً تصمیم نهایی به‌عهده خود مسعود گذاشته شد‌. و او با استناد به ‌گفته همیشگیش دوباره تکرار کرد که انقلاب و تکامل هرگز بدون جسارت و ریسک به‌پیش نمی‌رود‌. و اینچنین بود که بار دیگر به‌یمن فداکاری و پذیرش خطر از سوی بالاترین نقطه رهبری خود در یکی از نقاط و سرفصلهای حساس مقاومت ایران، گامی بزرگ در جهت تثبیت، معرفی و ارتقاء جنبش برداشته شد. این گام مستقیماً در خدمت آلترناتیو یعنی شورای ملی مقاومت و معرفی آن به ‌مردم ایران و جهان بود.
 

عملیات خطیر و قهرمانانه پرواز بزرگ

وقتی تصمیم به ‌پرواز قطعی شد، سلسله عملیات پیچیده و قهرمانانه تدارک ”پرواز بزرگ“ آغاز شد. عملیاتی که خود مسعود در هدایت و فرماندهی آنها نقش تعیین‌کننده داشت. و سرانجام روز اجرای عملیات یعنی شبانگاه ششم مرداد ۱۳۶۰ فرا رسید.
سرهنگ خلبان بهزاد معزی در مصاحبه‌های خود لحظات خطیر این عملیات از لحظه خطرناک ورود آقای مسعود رجوی به‌ قلب پایگاه یکم شکاری مهرآباد تا مرحله استقرار ایشان در داخل هواپیمایی که روی باند مستقر شده بود و تا مرحله پریدن از روی باند و بالاخره ماجراهای هیجان‌انگیز پرواز پر از خطر و تعقیب شکاری‌بمب‌افکنهای دشمن و بالاخره خطرات عبور از آسمان دیگر کشورها را تا نقطه فرود در فرودگاه اورو پاریس بازگو کرده که در این‌جا قسمتهایی از ‌آن ‌را‌ نقل می‌کنیم:
«تیمهای حفاظتی و آتش و پشتیبانی با خونسردی تمام مسئولیت انتقال سوژه‌ها را به ‌پایگاه یکم شکاری انجام دادند. زمان ورود سوژه‌ها به ‌پایگاه، موقعی درنظر گرفته ‌شده‌ بود که هوا تقریباً تاریک باشد تا نگهبان نتواند به‌راحتی آنها را تشخیص دهد. ساعت 7و10 دقیقه عصر روز ششم مرداد بود که سوژه‌ها سالم و بدون دردسر وارد پایگاه شدند. هواپیما در باند شرقی فرودگاه پارک شده بود.
بلافاصله، مرحله ‌بعدی عملیات یعنی مرحله ‌انتقال سوژه‌ها به‌داخل هواپیما شروع شد. حساسیت این‌مرحله در این نکته بود که درصورت هر پیشامدی در داخل پایگاه راهی برای بازگشت وجود نداشت. بنابراین یا باید سوژه‌ها را به‌جنگلهای اطراف می‌بردند و یا از در ورودی خارج می‌کردند. لازمه ‌این کار استقرار تیمهای آتش در بیرون از پایگاه شکاری بود تا در صورت ضرورت وارد عمل شوند. به‌هرحال سوژه‌ها وارد پایگاه شدند.
نفوذ به ‌باند در رأس ساعت ۷و۳۵ دقیقه شروع‌شد. وقتی سوژه‌ها در هواپیما مستقر شدند من نفس راحتی کشیدم. زیرا یکی از مهمترین قسمتهای طرح، نحوه‌ سوارکردن آنها بود. در ابتدا درنظر داشتیم برای دیده‌نشدنشان توسط مأموران سوخت‌گیری هواپیما، آنها را در زمان «take off» یعنی وقتی وارد باند اصلی می‌شویم سوار کنیم. زیرا در آن‌جا ۴ـ۵ دقیقه‌ای معطلی داشتیم و می‌توانستیم در را باز کنیم و واردشان کنیم. اما این کار بسیار حساس بود. تصمیم براین شد که آنها را قبل ‌از حرکت سوار کنیم. این‌ مرحله از کار، درست یک‌ساعت به‌درازا کشید که با موفقیت انجام‌ شد. سوژه‌ها و نفرات همراهشان در مخفیگاه خودشان در هواپیما بودند.
 
 https://event.mojahedin.org/i/events/5079

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen