پیروزی عدالت حقانیت مقاومت ای
|
نبردی که شما بهپیش میبرید، نبرد مقاومت، یک نبرد ضروری برای حقوقبشر است. لذا مقاومت در برابر سرکوب یک حق تعریفشده، اساسی و بنیادی است. شما از این حق استفاده کردید. باید علیه بربریت مقاومت کرد، در همهجا. و اول از همه باید در کشور خود مقاومت کرد.
خانم رئیسجمهور مبارزه شما بهپایان نرسیده است، مبارزه شما روزی بهپایان خواهد رسید که ملت بزرگتان آزاد شود، امیدوارم شاهد آن روز باشم.
خانم رئیسجمهور مبارزه شما بهپایان نرسیده است، مبارزه شما روزی بهپایان خواهد رسید که ملت بزرگتان آزاد شود، امیدوارم شاهد آن روز باشم.
هانری لوکلرک - برجستهترین وکیل فرانسه
خانم رئیسجمهور، دوستان گرامی
اظهارات شما، همانطور که میدانید، منرا تحت تأثیر قرار داد. بله اکنون 11سال است که ما درگیر مبارزه بودیم تا سرانجام قضاییة فرانسه یک تصمیم قضایی در پرونده شما اتخاذ کند.
من مفتخر و خوشحالم که توانستم به شما کمک کنم و در این فرصت به مردم ایران کمک کنم. مردم ایران، مردم بزرگی هستند، من خیلی وقت پیش با آنها آشنا شدم، تقریباً 50سال پیش، وقتی دوستانی که در فرانسه در تبعید بودند آمدند و با من درباره درد و رنجهای این ملت تحت رژیم شاه صحبت کردند. ما از همان موقع از اینجا فعالیتهایی را در حمایت از نبرد کسانی که توسط ساواک دستگیر، شکنجه، زندانی و کشته میشدند سازماندهی میکردیم. من با آنها دیدار کردم و همه ما خوشحال شدیم، وقتی آنها همزمان با انقلاب به ایران بازگشتند. یادم هست که برخی را تا فرودگاه همراهی کردم؛ همه آنها با خوشحالی به تهران رفتند، البته امروز همه آنها کشته شدهاند، همه آنها. بعد از اینکه لحظاتی در شور و شادی چیزی سهیم شدند که فکر میکردند، تحولی بهسمت یک جامعه عادلانهتر و بهتر برای ملت بزرگ ایران باشد. بعد هم به آن روز در ژوئن 2003 رسیدیم. یادم هست که با شما در مقر پلیس دیدار کردم، آنجا بود که ما دریافتیم واقعهیی غیرمعمول در جریان است؛ وقتی در آن شنبه عصر در گالری سنت-الوا، این پناهگاهمانندی که مقر قضات ضدتروریست است، بالأخره به پرونده دسترسی پیدا کردیم. با وکلای نسبتاً زیادی که همراه من بودند و تعداد زیادی جوان هم در میانشان بود، متوجه شدیم و همه بر سر این واقعیت اتفاقنظر داشتیم که این پرونده کاملاً خالی است، هیچ چیز وجود نداشت، هیچ چیز! و بهخوبی میفهمیدیم که قاضی بروگیر دارد یک مأموریت سیاسی را بهپیش میبرد. ضمناً از جزییات بسا بیشتری هم مطلع شدیم، اما از همان موقع میدانستیم که فرانسه در حال عقد قراردادهای اقتصادی با (رژیم) ایران است. روز جشن موزیک بود، از پنجرهها صدای شور و شادی در خیابانها را میشنیدیم؛ تا بیمارستان «هتل-دیو» رفتیم تا تلاش کنیم افرادی را که در سالن کوسکو در بازداشت بودند را ببینیم. بعد دیدیم که قضات شما را یکی پس از دیگری تحت بازداشت قرار دادند، بعد صبح زود روز یکشنبه، در حالی آنجا را ترک کردیم که از قضاییةمان بسیار ناامید شده بودیم. خوشبختانه مدت بسیار کوتاهی بعد، بخش کیفری شما را آزاد کرد. این خود یک گام بزرگ بود. بعد دیگر هیچ تحرکی صورت نمیگرفت. شما یک بار مورد بازپرسی قرار گرفتید و اساساً از شما درباره آنچه علیه شاه انجام داده بودید سؤال کردند که بدون شک پیشدرآمد یک رفتار ناشایست بود. بعد دیگر هیچ، بهجز اینکه (این روند را) ادامه میدادند. بعد هم سالیان سال طول کشید تا سرانجام آنچیزی بهدست آمد که بهدرستی از سوی قاضی ترویدیک بهرسمیت شناخته شد، به او درود میفرستم چرا که گفت، اعمال مقاومت، اعمال تروریستی نیست. وی اینرا در یک حکم مکتوب بیان کرد و این مهم است. در ضمن بدیهی است که این پرونده فقط روزی به پایان میرسد که ایران آزاد بشود. سؤالی که مطرح است، سؤالی که ما مطرح کردیم و باید پرسیده شود این است: اکنون در سراسر جهان، به قول مقدمه اعلامیه جهانی حقوقبشر، «این اعمال بربریت که وجدان بشریت را به عصیان واداشته» ادامه دارد، این اعمال بربریت که باید علیه آن مبارزه کرد و برای ما برقراری یک نظام جهانی را ضروری میسازد که قادر باشد حقوقبشر را اعمال کند، نظامی از قانون که به انسانها اجازه بدهد، باز هم به قول مقدمه اعلامیه جهانی حقوقبشر: «بتوانند فکر کنند و اعتقاد داشته باشند» و علیه «استبداد و بدبختی» مقاومت کنند. بله! این نبردی است که همه ما باید آنرا بههمراه هم بهپیش ببریم. و نبردی که شما بهپیش میبرید، نبرد مقاومت، یک نبرد ضروری برای حقوقبشر است. نباید فراموش کرد که وقتی در سال 1789 فرانسه در اقدامی که بیشک عظمت بینالمللی را به آن بخشیده، اعلامیه حقوقبشر و شهروندی را به رشته تحریر درآورد، و آنرا تعریف کرد تا بگوید: بدبختیهای مردم فقط میتواند ناشی از نادیدهگرفتن حقوقبشر باشد، و چهار حق طبیعی و زوالناپذیر را تعریف نمود: آزادی، امنیت و مالکیت، اما چهارمین حقی که همه همواره آنرا فراموش میکنند، چهارمین حق طبیعی و زوالناپذیر، آنطور که نگارندگان (اعلامیه ) 1789 مشخص کردهاند، مقاومت در برابر سرکوب است. لذا مقاومت در برابر سرکوب یک حق تعریفشده، اساسی و بنیادی است. شما از این حق استفاده کردید. باید علیه بربریت مقاومت کرد، در همهجا. و اول از همه باید در کشور خود مقاومت کرد. باید توان انجام آنرا داشت. کسانی که تیرباران، زندانی و شکنجه میشوند، در این مقاومت شرکت میکنند. باید بقیه با آنها همبسته باشند و باید مقاومت ادامه یابد. ما باید در همهجا مبارزه کنیم و ما این کار را در اینجا انجام دادیم، در جایگاه خودمان، در کنار شما، تا دفاع از شما را تضمین کنیم. (کفزدن جمعیت)
مبارزه شما، مبارزه همه کسانی است که در جهان دیگر تحمل بربریت، اعمال وحشتناک (علیه) پناهندگان و قتلعامشدگان را ندارند. کسانی که گردنشان را میزنند و یا سنگسار میشوند، کسانی که شلاق میخورند، ما دیگر نمیتوانیم اینها را بپذیریم. مطمئناً اینها ادامه خواهد یافت، ولی دستکم ما باید در جایی که هستیم و با جایگاهی که در جامعه داریم، به مقاومت ادامه دهیم. مقاومت در برابر بربریت.
خانم رئیسجمهور مبارزه شما بهپایان نرسیده است، مبارزه شما روزی بهپایان خواهد رسید که ملت بزرگتان آزاد شود، امیدوارم شاهد آن روز باشم.
ژان پیر بکه
خانم رئیسجمهور
دوستان گرامی خانواده بزرگ مقاومت ایران که امروز اینجا حضور دارید. 17ژوئن2003 – 8نوامبر2014 یازده سال طول کشید تا این پیروزی تحقق یابد. 11سال برای رسیدن به نتیجهیی که انتظار آن را داشتیم و از همان روز اول این را احساس کردیم که این پرونده خالی است. هم وکلا و خود من نیز احساسم این بود که این یک مانور است، همان روز نمیدانستم دقیقاً برای چیست ولی مانوری بود برای ایجاد تأخیر و ایجاد مانع در برابر مبارزه مقاومت ایران، این یک پیروزی با طعم تلخ است زیرا طی این 11سال خیلی انرژی تلف شد، آن انرژی که میتوانست برای مصارف اساسیتر مثل صرف آن برای سرنگون کردن رژیم ایران و استقلال و آزادی مردم ایران که شایسته آن هستند.
اگر این پیروزی اینقدر طول کشیده ولی محقق شد باید بدانیم که حاصل سه عامل بوده است. عامل اصلی خانم پرزیدنت عزم شما و همچنین عزم کل مقاومت ایران، مبارزه شما، پایداری شما، بهطور مداوم.
عامل دوم کارزار مردمی بود اینجا در شهر ما و بعد هم در استان و بعد در کشور فرانسه، مردم برخاستند. مردم شهر بهطور خود انگیخته جلو آمدند و از شما دفاع کردند. زیرا شاهد یک بیعدالتی بودند.
عامل سوم مبارزه وکلا بود و از اینرو میخواهم درود بفرستم به وکیل هانری کلرک که به سرعت این پرونده را به دست گرفتند و محصول این سه عنصر بود که به ما اجازه داد به این نتیجه برسیم اما یازده سال طول کشید و این زیاد است. این مبارزه به مبارزات دیگر نیز پیوند دارد مبارزه علیه سلاح هستهیی در دست یک حکومت ناصالح، مبارزه برای حقوقبشر، دموکراسی که همه ما احساس میکنیم در آن سهیم هستیم، من بهعنوان شهردار و منتخب جمهوری، تردیدی به خود راه نمیدهم وقتی دموکراسی زیر علامت سؤال میرود، باور من بر این است که برهر دموکرات و جمهوریخواه است که برخیزد و ابراز انزجار کند. بعضیها به من انتقاد کردند که تو زیادی بیش از حد خود انگیخته واکنش نشان دادی، ولی من فکر میکنم یک سری ارزشهای پایهیی در جمهوری است که خیلی نیاز به فکر کردن درباره آن وجود ندارد، تا برخیزیم، و من با قلبم و ارزشهایم صدایم را بلند کردم و خیلیهای دیگر هم همین کار کردند. اگرچه یازده سال گذشت و موانع زیادی بر سر راهشان ایجاد کردند ولی جنبش شما به پیش میرود و در عینحال بنیاد گراها اجازه یافتند در این مدت رشد پیدا کنند. در منطقه این تبدیل به یک بلایا شده آنچه که داعش مینامند هیچ ربطی به مذهب ندارد. و آنها بنیادگرا هستند، مبارزاتی که در عراق، سوریه، لیبی و جاهای دیگر ادامه دارد ما در این مبارزات خود را سهیم میدانیم و باید هر یک با این مبارزات همبستگی نشان دهیم. مبارزه برای حقوقبشر، برای کرامت انسانی، برای دموکراسی، این ارزشها را مقاومت شما حمل میکند. من با کلمات قاضی ترویدیک کاملاً موافقم که در دادگاه. گفت، مقاومت شما را نمیتوان به تروریزم نسبت داد. ما نیز در جنگ جهانی دوم در مقاومت فرانسه، گروههایی مثل.اف.ت.پ و اف.اف.ای را داشتیم که آنها را نیز به تروریزم متهم میکردند، دانیل میتران به درستی میگفت که او هم متهم به تروریزم بود. و ما اینجا شخصیتهای بزرگ مقاومت فرانسه را داشتیم که اینجا دراور سور اوآز به دیدار شما آمدند. آنها ارزشهای بالای حقوقبشر را در سطح خود حامل بودند، ما با شما هستیم در مبارزاتی که برای آزادی مردم ایران به پیش
می برید که بسیار از این ستم رنج میبرند. من بسیار خوشحالم که میبینم جوانان زیادی در این جلسه هستند و این مبارزه را دنبال میکنند. جوانان آینده این مبارزات هستند، من میخواهم به آنها درود بفرستم و تشویقشان کنم که پرچم دموکراسی، آزادی، و حقوقبشر را بالا نگهدارند مبارزات شما پیروز خواهید شد، درود بر مقاومت ایران،
به امید آن روز که مردم ایران آزاد شوند.
دوستان گرامی خانواده بزرگ مقاومت ایران که امروز اینجا حضور دارید. 17ژوئن2003 – 8نوامبر2014 یازده سال طول کشید تا این پیروزی تحقق یابد. 11سال برای رسیدن به نتیجهیی که انتظار آن را داشتیم و از همان روز اول این را احساس کردیم که این پرونده خالی است. هم وکلا و خود من نیز احساسم این بود که این یک مانور است، همان روز نمیدانستم دقیقاً برای چیست ولی مانوری بود برای ایجاد تأخیر و ایجاد مانع در برابر مبارزه مقاومت ایران، این یک پیروزی با طعم تلخ است زیرا طی این 11سال خیلی انرژی تلف شد، آن انرژی که میتوانست برای مصارف اساسیتر مثل صرف آن برای سرنگون کردن رژیم ایران و استقلال و آزادی مردم ایران که شایسته آن هستند.
اگر این پیروزی اینقدر طول کشیده ولی محقق شد باید بدانیم که حاصل سه عامل بوده است. عامل اصلی خانم پرزیدنت عزم شما و همچنین عزم کل مقاومت ایران، مبارزه شما، پایداری شما، بهطور مداوم.
عامل دوم کارزار مردمی بود اینجا در شهر ما و بعد هم در استان و بعد در کشور فرانسه، مردم برخاستند. مردم شهر بهطور خود انگیخته جلو آمدند و از شما دفاع کردند. زیرا شاهد یک بیعدالتی بودند.
عامل سوم مبارزه وکلا بود و از اینرو میخواهم درود بفرستم به وکیل هانری کلرک که به سرعت این پرونده را به دست گرفتند و محصول این سه عنصر بود که به ما اجازه داد به این نتیجه برسیم اما یازده سال طول کشید و این زیاد است. این مبارزه به مبارزات دیگر نیز پیوند دارد مبارزه علیه سلاح هستهیی در دست یک حکومت ناصالح، مبارزه برای حقوقبشر، دموکراسی که همه ما احساس میکنیم در آن سهیم هستیم، من بهعنوان شهردار و منتخب جمهوری، تردیدی به خود راه نمیدهم وقتی دموکراسی زیر علامت سؤال میرود، باور من بر این است که برهر دموکرات و جمهوریخواه است که برخیزد و ابراز انزجار کند. بعضیها به من انتقاد کردند که تو زیادی بیش از حد خود انگیخته واکنش نشان دادی، ولی من فکر میکنم یک سری ارزشهای پایهیی در جمهوری است که خیلی نیاز به فکر کردن درباره آن وجود ندارد، تا برخیزیم، و من با قلبم و ارزشهایم صدایم را بلند کردم و خیلیهای دیگر هم همین کار کردند. اگرچه یازده سال گذشت و موانع زیادی بر سر راهشان ایجاد کردند ولی جنبش شما به پیش میرود و در عینحال بنیاد گراها اجازه یافتند در این مدت رشد پیدا کنند. در منطقه این تبدیل به یک بلایا شده آنچه که داعش مینامند هیچ ربطی به مذهب ندارد. و آنها بنیادگرا هستند، مبارزاتی که در عراق، سوریه، لیبی و جاهای دیگر ادامه دارد ما در این مبارزات خود را سهیم میدانیم و باید هر یک با این مبارزات همبستگی نشان دهیم. مبارزه برای حقوقبشر، برای کرامت انسانی، برای دموکراسی، این ارزشها را مقاومت شما حمل میکند. من با کلمات قاضی ترویدیک کاملاً موافقم که در دادگاه. گفت، مقاومت شما را نمیتوان به تروریزم نسبت داد. ما نیز در جنگ جهانی دوم در مقاومت فرانسه، گروههایی مثل.اف.ت.پ و اف.اف.ای را داشتیم که آنها را نیز به تروریزم متهم میکردند، دانیل میتران به درستی میگفت که او هم متهم به تروریزم بود. و ما اینجا شخصیتهای بزرگ مقاومت فرانسه را داشتیم که اینجا دراور سور اوآز به دیدار شما آمدند. آنها ارزشهای بالای حقوقبشر را در سطح خود حامل بودند، ما با شما هستیم در مبارزاتی که برای آزادی مردم ایران به پیش
می برید که بسیار از این ستم رنج میبرند. من بسیار خوشحالم که میبینم جوانان زیادی در این جلسه هستند و این مبارزه را دنبال میکنند. جوانان آینده این مبارزات هستند، من میخواهم به آنها درود بفرستم و تشویقشان کنم که پرچم دموکراسی، آزادی، و حقوقبشر را بالا نگهدارند مبارزات شما پیروز خواهید شد، درود بر مقاومت ایران،
به امید آن روز که مردم ایران آزاد شوند.
http://www.mojahedin.org/news/145806/
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen