قیام ۹۶
نگاه کلی:
این روزها رژیم آخوندی در بحرانهای شدیدی
گرفتار شده است. از دعواهای سران رژیم آخوندی تا اوضاع اقتصادی رژیم که
بهشدت وخیم است؛ همینطور از سرقتها و غارت سرمایههای مردم که در دعواهای
درونی دستجات رژیم رو میشوند. بسیاری از تولیدات داخلی خوابیده و انبوه
کارگران بیدستمزد هر روز در مقابل ادارات و شرکتها و شهرداریها در حال
اعتراض هستند. وضعیت معیشت مردم طوریست که مرتباً از درون نظام در مورد
هراس از ادامهٔ این وضع هشدار میدهند. مثلا در جریان همین دعواهای گروهی
احمد توکلی،عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید: «دولت زحمت تماشای فاجعه
بیسرپناهی مردم را هم به خود نداده است». او از نهادهای بالای نظام
میخواد که «فریاد دهکهای پایین را بشنوید و برای تعدیل اجارهها چاره
اندیشی کنید».
این شرایط باعث شده که ناظران، وقوع یک قیام سراسری را پیشبینی کنند. اما نمونهها بهتر حرف میزنند.
نگاهی به نمونه ها:
از محروم ترین اقشار شروع کنیم، اولین خبر
از تجمع کارکنان شهرداری شهرستان توحید در بخش چرداول ایلام است که شش ماه
است حقوق نگرفتهاند.
مورد دیگر تجمع اعتراضی پاکبانان در اراک است که دو ماه است حقوقشان پرداخت نشده است.
خبر دیگر تجمع روز دوشنبه ۲۸مردادماه، شماری
از کارگران قراردادی شرکت حمل ونقل بینالمللی خلیجفارس است، در اعتراض
به لغو قرارداد (لغو قرارداد یعنی اخراج!) کارگران این شرکت از سوی
کارفرما، در مقابل ساختمان خصوصیسازی در تهران اجتماع اعتراضی برپا کردند.
این کارگران که با قراردادهای یکماهه
بهصورت میانگین ۱۰سال است در استخدام شرکت بینالمللی حمل ونقل خلیجفارس
مشغول به کار بودهاند، گفتند که بخش خصوصی شرکت حمل ونقل خلیجفارس طبق
تعهدنامهای که به سازمان خصوصیسازی در زمان واگذاری داده است، حق اخراج
هیچ نیرویی را تا ۵سال آینده نداشته اما بخش خصوصی بیتوجه به مفاد واگذاری
شرکت از مرداد ماه همه قراردادهای کارگران را لغو کرده و این باعث
بیخانمانی کارگران شده است.
نمونهٔ دیگر اینکه اعضای «تعاونی مسکن
کارگران برق تهران» روز دوشنبه۲۱مرداد در اعتراض به بلاتکلیفی خرید
زمینهایشان تجمع کردند. آنها گفتند ۲۷سال است حدود ۱۰هزار نفر خریدار زمین
در فاز پنج هشتگرد بلاتکلیفند!
افت تولید
همه این قبیل مشکلات اقتصادی که اقشار
جامعه و بهخصوص سطوح پایین جامعه را زیر فشار برده بهخاطر افت شدید
تولید است. افتی که در گزارش ماهانه وزارت صنعت رژیم هم به آن اعتراف شده
است. این گزارش میگوید: «تولید محصولات صنعتی در سه ماه اول سال
جاری افت شدیدی داشته است. تولید خودرو، تلویزیون و ماشین لباسشویی بهشدت
افت کرده. در بخش خودرو، تولید انوع سواری چهل و چهار دهم درصد، تولید
وانت، اتوبوس و کامیون به ترتیب با ده و سه دهم درصد، ۵۹درصد و ۷۰درصد افت
همراه بوده. در بخش محصولات خانگی نیز، تولید تلویزیون با افتی ۴۷درصدی و
ماشین لباسشویی با افتی ۳۰درصدی مواجه بودهاند.»
اولین پی آمد این وضع، اخراج کارگران و
ندادن حقوق به کارگران شاغل است. علاوه بر این ناتوانی رژیم در پاسخگویی
به مشکلات دیگر هم وجود دارد. مثلا یکی از این مشکلات رها شدن جادهها و
مسیرهای تردد است. بهعنوان نمونه روز دوشنبه مردم محله دوشان سنندج در
اعتراض به خاکی بودن جاده محله تجمع کردند و جاده را بستند. چون نهادهای
حکومتی دو ماه است جاده اصلی در این محله را با هدف آسفالت کردن زیر و رو
کردهاند اما از آسفالت خبری نیست.
نمونهٔ دیگر از خوابیدن چرخ تولید:
یک نمود دیگر از خوابیدن تولید، صفر شدن
صادرات فرش ایران است. خبرگزاری حکومتی تسنیم به نقل از رئیس مرکز ملی فرش
ایران به "چالشهای صنعت فرش اشاره کرده است، بهگفته فرشته دستپاک،٢٩درصد
فرش دستباف ایران به آمریکا صادر میشده و آلمان با واردات ۱۴درصد از
تولید فرش دستباف ایران، در رتبه دوم بوده است: «بعد از شروع تحریمها،
نخستین کالایی که پس از نفت، تحریم شد، فرش دستباف ایران بود و همین امر
باعث شد تا ٢٩درصد صادرات فرش دستباف کشور مان به آمریکا صفر شود.»
خبرگزاری حکومتی فارس هم به نقل از امام
جمعه تبریز، نوشته: «کشورهای رقیب مانند چین، افغانستان یا ترکیه با
استفاده از طرحها و نقشههای ایران اقدام به تولید فرش کردهاند که نتیجه
آن وارد شدن صدمههای جبرانناپذیر به این هنر صنعت بوده است».
صادرات زنده! واردات یخزده!
بهرغم وضعیت وخیمی که اقتصاد راکد و بحرانی
رژیم آخوندی برای مردم ایران به وجود آورده و با وجود گران بودن گوشت در
داخل کشور، رژیم آخوندی دام زنده را به خارج صادر میکند و گوشت یخزدهٔ
بیکیفیت وارد میکند.
بحران مسکن
د ر حالیکه ایادی رژیم و بنیادهای مسکن و
بانکهای سپاه پاسداران منازل مردم را در گروی رهنهای عقبافتاده آنان
مصادره کرده و اکنون صدها هزار باب منزل مسکونی در تهران خالی است، مردم
بیسرپناه به حاشیه شهرها و بام خوابی روی آوردهاند. در چنین اوضاعی بحران
مسکن هم به یکی از مشکلات بزرگ مردم تبدیل شده است، بهنحوی که با گران
شدن قیمتهای مسکن بهعلت نوسانات ارزی، بسیاری از کارگران تهرانی بیخانمان
خواهند شد، بهگفته ناظران اقتصادی قیمت کنونی یک آپارتمان ۵۰متری در یک
محله متوسط تهران معادل حقوق کامل ۲۰سال و ۹ماه یک کارگر است. و روشن است
که پرداخت چنین قیمتی برای کارگران ممکن نیست. به این ترتیب گرانی بیرویه
مسکن، دسترسی اقشار ضعیفتر و طبقه کارگر را به سرپناه محدودتر میکند و به
تدریج به حذف و اخراج طبقه کارگر از پایتخت و حومه آن منجر خواهد شد
رهاشدن بیشازپیش رشتهٔ امور از دست در
شرایطی که بالاییهای رژیم به غارت و دعوای درونی مشغولند و مردم در فقر و
بیکاری فرو رفتهاند نمونههای مشهودی در کوچه و خیابانهای شهرها و روستاها
به دست میدهد، مانند وضعیت اسفناک کیان آباد اهواز که مردم محل را به
ستوه آورده است.
سرکوب، تنها راهحل آخوندی
در این شرایط که بحرانهای مختلفی رژیم آخوندی را فرا گرفته، دو خبر شدت نقض حقوقبشر و سرکوب در زندانها را نشون میدهد:
یکی محکومیت دبیرکل کانون صنفی معلمان
به حبس و شلاق است که دادگاه رژیم محمد تقی فلاحی، دبیرکل کانون صنفی
معلمان تهران را به اتهام اخلال در نظم عمومی به ۸ماه حبس تعزیری و ۱۰ضربه
شلاق محکوم کرد. محمد فلاحی ۱۲اردیبهشت ماه سال جاری همزمان با روز معلم و
در جریان تجمع اعتراضی فرهنگیان توسط مأموران امنیتی بازداشت شده بود.
خبر دیگر از زندانها اینکه مادر سهیل
عربی، فرنگیس مظلوم که به سابقه بیماری قلبی و مشکلات جسمی از جمله کمر
درد مبتلا میباشد، در سلول انفرادی بازداشتگاه ۲۰۹اوین دچار حمله خفیف
قلبی شده و کارگزاران شکنجهگر زندان از اعزام ایشان به بیمارستان خارج از
زندان جلو گیری کردهاند.
این در حالیست که خانواده فرنگیس در هفته
گذشته برای دادن وثیقه و آزادی این زندانی مراجعه کردند اما با کارشکنی
رژیم آخوندی مواجه شدهاند.فرنگیس مظلوم (مادر زندانی سیاسی سهیل عربی)بیش
از یک هفته است که هیچ تماسی با خانواده نداشته است.
پایان شعار درمانی
در شرایط بحرانی که نمونههای آن
در فرازهایی از همین نوشته مستند شد، آخوندها خود نیز میگویند که شعار
درمانیها و دروغها و وعدههایی که روحانی و امثال او به مردم میدادند دیگر
اثری ندارد. آخوند هاشمزاده هریسی عضو خبرگان رژیم به جنگ قدرت آخوند
یزدی و لاریجانی اشاره کرده و گفته است: «این جدالها مردم را خسته کرده
است. با خودیها هم همین طور هستیم، با مخالفان دعوا داریم. این آبروی آن
را میبرد، آن آبروی این را میبرد و در کل با این دعواها آبروی نظام را
میبرند.
آخوند هریسی نسبت به خشم مردم هشدار
داده و گفته است: عدهیی از مردم نه درآمد مشخصی دارند و نه مسکن دارند. چه
کسی باید پاسخگوی این مردم باشد؟ در این شرایط همه ما از مردم طلبکاریم و
شعار میدهیم. با شعار دادن مردم آرام نمیشوند و دیگر کلاه سرشان
نمیرود.»
وقتی این اعتراف آخوندهای رژیم شنیده
میشود که مردم نه درآمدی دارند نه مسکنی و با شعار هم مسألهای حل
نمیشود، وضعیت استانهای محروم کشور را میتوان تصور کرد. رژیم اکنون در
شرایطی قرار دارد که هیچ راهحلی برای خروج از این وضعیت در دسترس ندارد.
جامعه نیز روزبهروز به سوی افزایش خشم و نفرت مردم از رژیم پیش میرود.
اکنون تنها همت همبستگی مردم و مقاومت ایران است که میتواند با آزادی و
رهایی میهن مشکلات جامعه را پاسخ بدهد.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen