غارتگری رژیم و فقر مردم
این روزها در
اظهارات مقامات و مهرههای حکومتی اعترافات ناگزیر به چپاول نهادینه در
نظام آخوندی در ابعاد خرد و کلان دیده و شنیده میشود. بهرغم اشک تمساح
مقامات حکومتی برای معیشت مردم، اذعان به تداوم چپاول در کنار وضعیت بحرانی
معیشت مردم امری رایج شده است.
در حالی که ظریف
وزیر خارجهٔ رژیم ضمن آویختن به غرب برای شل کردن طناب تحریمها از گردن
رژیم، دشواری وضعیت زندگی مردم را بهانه میکند، اذعان به نهادینه بودن
غارت مردم و سختتر شدن معیشت مردم، در اظهارات مقامات و مهرههای حکومتی
به وفور دیده میشود.
آش مفتخوری در
نظام ولایت به قدری شور شده است که خامنهای خلیفهٔ ارتجاع، در روز ۲۵تیر
گماشتگانش در نمایشهای جمعه سراسر کشور را از فضاحت رو شدهٔ این جماعت
برحذر داشت و تحت عنوان «سلوک عملی » گفت «از رفتن به سمت صاحبان ثروت و
قدرت و افراد چربزبان» خودداری کنند و در مورد غارتگری آقازادهها هم
بهصورت سربسته گفت «مراقب نزدیکان و فرزندان خود» باشید.
نتیجهٔ بلافصل
عملکرد آخوندها و کسانی که خامنهای «صاحبان ثروت و قدرت» مینامد، در
زندگی مردم به جان آمده به قدری آشکار است که رسالت ارگان باند مؤتلفه از
شرکای خامنهای یک روز بعد از حرفهای خامنهای با اشاره به آمار فزاینده
خودکشی در کشور نوشت: «مؤلفههای خودکشی در کشور معمولاً بهدلیل وضعیت
اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی است. برخی معتقدند هنگامی که وضعیت اقتصادی
جامعهای رو به افول حرکت کند، به تدریج مردم به جهت تلاشهای بسیار بالا
برای رفع این معضلات و مواجه شدن با بنبست آهسته آهسته با افسردگی روبهرو
شده و تصورشان آن است که خودکشی آسانترین و بهترین راهحل برای عبور از
مسائل است».
همین روزنامهٔ
حکومتی در مطلب دیگری یک نمونه از آثار بلافصل چپاولگریهای رژیم بر زندگی
کارگران را در دعوای باندی برملا کرده و نوشته است: « دولت ۸۵میلیون دلار
به یک محصول نهایی برای خوراک دام و طیور اختصاص داده در حالی که میتوان
تنها با ۲۵میلیون دلار مواد اولیه این محصول را وارد کرد»
این روزنامه
حکومتی در ادامه پیآمد این خاصه خرجی رژیم و ریختن رانت به جیب کارگزاران
نظام را با بیان اینکه « در ایران حدود ۴۷کارخانه و کارگاه برای تولید این
محصول وجود دارد که طی یک سال گذشته تعطیل شدهاند». برملا کرد و افزود در
اثر این اقدام حدود ۷هزار کارگر بیکار شدهاند.
تا آنجا که به
رژیم بر میگردد پیوسته درصدد کوچک نمایی پیامدهای سیاستهای چپاولگرانه
است. برای نمونه در حالی که اقتصاددانان حکومتی مثل حسین راغفر اذعان
میکنند بیش از ۳۳درصد جمعیت کشور دچار فقر مطلق هستند، عادل شاهی آذر رئیس
دیوان محاسبات رژیم ابعاد فقر گسترده در کشور را انکار کرده و میگوید «در
ایران خط فقر مطلق وجود ندارد. حداکثر ۱۴میلیون ایرانی زیر خط فقر نسبی
قرار دارند. این وقاحت کارگزار حکومتی در حالی است که فاجعه کارتن خوابی و
گورخوابی و فروش اندامهای بدن و حتی فروش فرزندان در اثر فقر، رسانههای
خود رژیم را هم پر کرده است.
از جمله مجلس
ارتجاع طی گزارشی در مورد گسترش فقر با اشاره به اینکه بر اساس اعلام مرکز
آمار رژیم، نرخ تورم نقطه به نقطه در اسفند ۱۳۹۷به بیش از ۴۷درصد رسید،
نوشته است که: «در کنار آن رشد اقتصادی منفی پیشبینی شده برای سالهای
۱۳۹۷و ۱۳۹۸، کاهش شدید درآمد حقیقی و رفاه خانوار را در پی خواهد داشت.
برآوردها از نرخ فقر نشان میدهد در حالی که در سال ۱۳۹۶، در حدود ۱۶درصد
از جمعیت کشور در زیر خط فقر مطلق قرار داشتهاند، تا پایان سال ۱۳۹۷در
حدود ۲۳الی ۴۰درصد (با سناریوهای مختلف برای وضعیت درآمدی خانوار در سال
۱۳۹۷) در زیر خط فقر قرار خواهند گرفت».
این همان وضعیتی
است که خامنهای در وحشت از آن به آخوندهای گماشتهاش در جمعه بازارها،
سرپوش گذاشتن را توصیه کرد و گفت: « نباید بهمحض دیدن مشکلی در دستگاههای
دولتی، قضایی و یا مراکز دیگر، آن را در خطبهها مطرح کرد، چرا که تأثیر
مثبت ندارد، موجب افزایش شکافها و اختلافها میشود و مردم را دچار تشویش
میکند».
https://article.mojahedin.org/
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen