زندانی سیاسی مسعود عرب چوبدار
کرج - زندان گوهردشت - سهشنبه 10 فروردین. مسعود عرب چوبدار در نامهای به فرزند فرید آزموده اعلام کرد که در همبستگی با فرید آزموده و ایرج حاتمی دست به اعتصابغذا میزند.
متن نامه:
آرتین آزموده و خانوادههای حاتمی و آزموده
سلام به آرتین عزیز، سلامی به بزرگی دلتنگیهای تو از دوری پدرت، سلام به خانواده حاتمی و آزموده و درود به شما، درودی بیحد و اندازهتر از نگرانیهایتان از وضعیت بحرانی ایرج و فرید.
آرتین عمو جان صدای گریههای شبانه تو به گوش من رسید، با هر دونه از اشکهایت سلاحم را خشاب گذاری کردم و بغض دردهایت در گلوی من دوام نیاورد و سر باز کرد، باروت غم تو آتش گرفت و از حنجره و قلم من به بیرون پرتاب شد. آرتین عمو جان تو تنها نیستی اگرچه سازمان ملل، نهادهای حقوقبشری و حقوقبشریها تو را نمیبینند، تو تنها نیستی چون کم نیستند کودکان بیگناهی مثل تو که حتی یک لحظه هم دیگر با اسباب بازیهایشان آرام نمیشوند.
آرتین عمو جان؛ ظلم ظالم به تو و نگاه خیس تو مرا شرمنده کرده و برای آن روز خوب که جای گریه روی گونههایت خنده بر لبهایت نقش ببندد باید صبر کرد و هزینه پرداخت. پدرت از داخل زندان درس بزرگی به تو آموخت (غیرت) و ایستاده با غیرت برای تو، فردا تو از پدرت با غرور صحبت میکنی و همیشه به او افتخار خواهی کرد. و من امروز برای تو، پدرت و عمو ایرج، دوست همیشگی ما که او هم در زیر فشار همراه پدر تو نشکسته و ایستاده دست به اعتصابغذا میزنم و آنها را شانه به شانه همراهی خواهم کرد. پس در دفتر نقاشی تنهائیت در کنار پدرت و عمو ایرج برای من هم جایی بگذار . مسعود عرب چوبدار زندانی سیاسی زندان گوهردشت کرج ۱۰ فروردینماه.
متن نامه:
آرتین آزموده و خانوادههای حاتمی و آزموده
سلام به آرتین عزیز، سلامی به بزرگی دلتنگیهای تو از دوری پدرت، سلام به خانواده حاتمی و آزموده و درود به شما، درودی بیحد و اندازهتر از نگرانیهایتان از وضعیت بحرانی ایرج و فرید.
آرتین عمو جان صدای گریههای شبانه تو به گوش من رسید، با هر دونه از اشکهایت سلاحم را خشاب گذاری کردم و بغض دردهایت در گلوی من دوام نیاورد و سر باز کرد، باروت غم تو آتش گرفت و از حنجره و قلم من به بیرون پرتاب شد. آرتین عمو جان تو تنها نیستی اگرچه سازمان ملل، نهادهای حقوقبشری و حقوقبشریها تو را نمیبینند، تو تنها نیستی چون کم نیستند کودکان بیگناهی مثل تو که حتی یک لحظه هم دیگر با اسباب بازیهایشان آرام نمیشوند.
آرتین عمو جان؛ ظلم ظالم به تو و نگاه خیس تو مرا شرمنده کرده و برای آن روز خوب که جای گریه روی گونههایت خنده بر لبهایت نقش ببندد باید صبر کرد و هزینه پرداخت. پدرت از داخل زندان درس بزرگی به تو آموخت (غیرت) و ایستاده با غیرت برای تو، فردا تو از پدرت با غرور صحبت میکنی و همیشه به او افتخار خواهی کرد. و من امروز برای تو، پدرت و عمو ایرج، دوست همیشگی ما که او هم در زیر فشار همراه پدر تو نشکسته و ایستاده دست به اعتصابغذا میزنم و آنها را شانه به شانه همراهی خواهم کرد. پس در دفتر نقاشی تنهائیت در کنار پدرت و عمو ایرج برای من هم جایی بگذار . مسعود عرب چوبدار زندانی سیاسی زندان گوهردشت کرج ۱۰ فروردینماه.
خبرهاى ما را مى توانيد در كانال تلگرام نيز دنبال كنيد
https://telegram.me/mojahedin_org
https://telegram.me/mojahedin_org
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen