مریم رجوی
حقوقدانان برجسته، خانمها، آقایان!
بهمناسبت روز جهانی نفی خشونت علیه زنان، به شما زنان فرهیخته و تلاشگران برای حقوق زنان، درود میفرستم. امیدوارم تلاشهای شما در جهت نفی خشونت علیه زنان و احقاق حقوق انسانی آنها در سراسر دنیا، هر روز دستاوردها و نتایج بیشتری داشته باشد.
در این روز به یاد بیشمار زنانی هستیم که در سراسر دنیا از سرکوب، تبعیض، تجاوز، بهرهکشی و انواع نابرابری رنج میبرند و عمیقاً معتقدیم که ما زنان میتوانیم، با شرکت فعال و گسترده در تمام سطوح جامعه، مشارکت در رهبری و تصمیمگیریهای سیاسی و تغییر در ساختار سیاسی، علیه نابرابریها قیام کنیم و ریشه همه خشونتها و تبعیضات ضدانسانی علیه زنان را برکنیم.
بدون تردید فعالیتها و تلاشهای شما و دیگر زنان اندیشمند و برابری طلب، آن روز را نزدیک میکند.
دوستان عزیز!
در فوریة امسال، شورای اروپا اقدام به تدوین و تصویب استراتژی برابری جنسیتی اروپا نمود که بر اساس آن، تحقق برابری جنسیتی، بهعنوان یکی از موضوعات کلیدی در زمینه حمایت از حقوقبشر، برقراری دموکراسی، احترام به نقش و جایگاه قانون و رشد و پایداری اقتصادی قلمداد میشود.
پیش از آن در مارس 2013 سازمان ملل متحد، بیانیهیی تصویب کرد که طبق آن خشونت علیه زنان و دختران بر اساس هیچ رسم، آیین و یا ملاحظه دینی، نمیتواند توجیه شود. اما در دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، سرکوب و خشونت علیه زنان، پایه و مبنای حکومت، و یک اهرم ضروری برای ادامه سلطه رژیم است. ملاهای ایران طی بیش از سه دهه با شلاق، شکنجه، تجاوز، اعدام، سنگسار، تحقیر زنان و تصویب قوانین بردهساز، و بهتازگی با اسیدپاشی به زنان، حکومت کردهاند. حتماً در جریان اخبار مربوط به اسیدپاشی به چهره زنان در ایران هستید.
آخوندهای حاکم، برای ترساندن جامعه و برای مبارزه با زنانی که حجاب و پوشش مورد نظر رژیم را نمیپذیرند، توسط باندهای مزدورشان، به چهره زنان معصوم ایران در کوچه و خیابان، اسید میپاشند. برخی از این قربانیان در ماه گذشته در اصفهان و تهران، بینایی خود را از دست داده و با چهرههای تخریب شده همچنان تحت درمان هستند. رژیمی که در آخر خط وحشیگری و قساوت، بدتر از جنایتکاران داعشی، با اسیدپاشی و اخیراً با چاقو زدن به بدن زنان در خیابان، با آنها مقابله میکند، میخواهد زنان را بترساند، به تسلیم و عقبنشینی وادار کند و آنها را به درون خانههایشان پس براند.
از سه دهه پیش، تجاوز به زندانیان، بهویژه زندانیان زن، مهمترین شیوه رژیم برای درهم شکستن زندانیان است. صدور یک فتوای بهاصطلاح مذهبی برای تجاوز پاسداران به زنان زندانی، از سالهای نخستین این رژیم، ملاک عمل دستگاههای قضایی و اطلاعاتی و انتظامی و شکنجهگران و دژخیمان آن است که در تاریخ معاصر، کم نظیر و بیسابقه است.
اما خشونت سیستماتیک علیه زنان در ایران، دربرگیرنده انبوهی از ممنوعیتهای دیگر، از جمله در زمینه حق طلاق، حق مسافرت، حق اشتغال، حق تحصیل، حق حضانت فرزند و بسیاری حقوق ابتدایی انسانی و مهمتر از همه، حق آزادی اندیشه و مبارزه برای آزادی است. رژیم ایران بهخصوص در مورد زنان شجاعی که علیه رژیم، دست به مبارزه میزنند، از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند. شاهد آن هزاران زن زندانی، شکنجه شده و شهیدانی است که طی این سی سال علیه رژیم به مبارزه برخاستهاند. و شاهد آن همه فشارهای ضدانسانی و حملات وحشیانهیی است که علیه 1000زن مجاهد و پیشتاز مبارزه در قرارگاههای اشرف و لیبرتی به دستور رژیم آخوندی صورت گرفته است.
این زنان که هماکنون نیز در کمپ لیبرتی در عراق، در محاصره شدید و مشابه شرایط زندان بهسر میبرند، تنها جرمشان مبارزه برای آزادی مردم ایران است. دولت دستنشانده رژیم ایران در عراق، یعنی مالکی و مزدورانش، از سالها پیش، به دستور رژیم ایران، آنان را تحت محاصره و حملات وحشیانه قرار داده و در سپتامبر سال 2013 در یک قتلعام وحشیانه، 52نفر را به قتل رساندند و هفت نفر از جمله شش زن را به گروگان گرفتند. این زنان، پیشگامان مبارزه با بنیادگرایی و افراطی گری هستند. و به همین دلیل، تا این اندازه مورد خشم و غضب دیکتاتوری تروریستی هستند. حمایت از این زنان دلیر، که اپوزیسیون اصلی ایران هستند، فراتر از جنبههای انسانی، حمایت از چشمانداز پیروزی بر غول بنیادگرایی است که جهان را تهدید میکند؛ زیرا منشأ و سرچشمه بنیادگرایی، افراطی گری و تروریسم رژیم آخوندی ایران است.
بهمناسبت روز جهانی نفی خشونت علیه زنان، به شما زنان فرهیخته و تلاشگران برای حقوق زنان، درود میفرستم. امیدوارم تلاشهای شما در جهت نفی خشونت علیه زنان و احقاق حقوق انسانی آنها در سراسر دنیا، هر روز دستاوردها و نتایج بیشتری داشته باشد.
در این روز به یاد بیشمار زنانی هستیم که در سراسر دنیا از سرکوب، تبعیض، تجاوز، بهرهکشی و انواع نابرابری رنج میبرند و عمیقاً معتقدیم که ما زنان میتوانیم، با شرکت فعال و گسترده در تمام سطوح جامعه، مشارکت در رهبری و تصمیمگیریهای سیاسی و تغییر در ساختار سیاسی، علیه نابرابریها قیام کنیم و ریشه همه خشونتها و تبعیضات ضدانسانی علیه زنان را برکنیم.
بدون تردید فعالیتها و تلاشهای شما و دیگر زنان اندیشمند و برابری طلب، آن روز را نزدیک میکند.
دوستان عزیز!
در فوریة امسال، شورای اروپا اقدام به تدوین و تصویب استراتژی برابری جنسیتی اروپا نمود که بر اساس آن، تحقق برابری جنسیتی، بهعنوان یکی از موضوعات کلیدی در زمینه حمایت از حقوقبشر، برقراری دموکراسی، احترام به نقش و جایگاه قانون و رشد و پایداری اقتصادی قلمداد میشود.
پیش از آن در مارس 2013 سازمان ملل متحد، بیانیهیی تصویب کرد که طبق آن خشونت علیه زنان و دختران بر اساس هیچ رسم، آیین و یا ملاحظه دینی، نمیتواند توجیه شود. اما در دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، سرکوب و خشونت علیه زنان، پایه و مبنای حکومت، و یک اهرم ضروری برای ادامه سلطه رژیم است. ملاهای ایران طی بیش از سه دهه با شلاق، شکنجه، تجاوز، اعدام، سنگسار، تحقیر زنان و تصویب قوانین بردهساز، و بهتازگی با اسیدپاشی به زنان، حکومت کردهاند. حتماً در جریان اخبار مربوط به اسیدپاشی به چهره زنان در ایران هستید.
آخوندهای حاکم، برای ترساندن جامعه و برای مبارزه با زنانی که حجاب و پوشش مورد نظر رژیم را نمیپذیرند، توسط باندهای مزدورشان، به چهره زنان معصوم ایران در کوچه و خیابان، اسید میپاشند. برخی از این قربانیان در ماه گذشته در اصفهان و تهران، بینایی خود را از دست داده و با چهرههای تخریب شده همچنان تحت درمان هستند. رژیمی که در آخر خط وحشیگری و قساوت، بدتر از جنایتکاران داعشی، با اسیدپاشی و اخیراً با چاقو زدن به بدن زنان در خیابان، با آنها مقابله میکند، میخواهد زنان را بترساند، به تسلیم و عقبنشینی وادار کند و آنها را به درون خانههایشان پس براند.
از سه دهه پیش، تجاوز به زندانیان، بهویژه زندانیان زن، مهمترین شیوه رژیم برای درهم شکستن زندانیان است. صدور یک فتوای بهاصطلاح مذهبی برای تجاوز پاسداران به زنان زندانی، از سالهای نخستین این رژیم، ملاک عمل دستگاههای قضایی و اطلاعاتی و انتظامی و شکنجهگران و دژخیمان آن است که در تاریخ معاصر، کم نظیر و بیسابقه است.
اما خشونت سیستماتیک علیه زنان در ایران، دربرگیرنده انبوهی از ممنوعیتهای دیگر، از جمله در زمینه حق طلاق، حق مسافرت، حق اشتغال، حق تحصیل، حق حضانت فرزند و بسیاری حقوق ابتدایی انسانی و مهمتر از همه، حق آزادی اندیشه و مبارزه برای آزادی است. رژیم ایران بهخصوص در مورد زنان شجاعی که علیه رژیم، دست به مبارزه میزنند، از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند. شاهد آن هزاران زن زندانی، شکنجه شده و شهیدانی است که طی این سی سال علیه رژیم به مبارزه برخاستهاند. و شاهد آن همه فشارهای ضدانسانی و حملات وحشیانهیی است که علیه 1000زن مجاهد و پیشتاز مبارزه در قرارگاههای اشرف و لیبرتی به دستور رژیم آخوندی صورت گرفته است.
این زنان که هماکنون نیز در کمپ لیبرتی در عراق، در محاصره شدید و مشابه شرایط زندان بهسر میبرند، تنها جرمشان مبارزه برای آزادی مردم ایران است. دولت دستنشانده رژیم ایران در عراق، یعنی مالکی و مزدورانش، از سالها پیش، به دستور رژیم ایران، آنان را تحت محاصره و حملات وحشیانه قرار داده و در سپتامبر سال 2013 در یک قتلعام وحشیانه، 52نفر را به قتل رساندند و هفت نفر از جمله شش زن را به گروگان گرفتند. این زنان، پیشگامان مبارزه با بنیادگرایی و افراطی گری هستند. و به همین دلیل، تا این اندازه مورد خشم و غضب دیکتاتوری تروریستی هستند. حمایت از این زنان دلیر، که اپوزیسیون اصلی ایران هستند، فراتر از جنبههای انسانی، حمایت از چشمانداز پیروزی بر غول بنیادگرایی است که جهان را تهدید میکند؛ زیرا منشأ و سرچشمه بنیادگرایی، افراطی گری و تروریسم رژیم آخوندی ایران است.
http://www.mojahedin.org/news/146793/
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen