سهيلا دشتي: به یاد طاهره
هوا سرد و بارانی بود! صدای برخورد قطرات درشت باران با پنجره اتاق در همهمه صدای معلمان در زنگ تفریح آمیخته شده بود.
بخار آب جوش سماور کهنه و رنگ و رورفته در دفتر مدرسه مه غليظی ایجاد کرده بود که روی شیشه های پنجره را میتوانستی ساعتها نقاشی کنی، قلب بکشی و یا این که شعار بنویسی و در بی دردسر ترین حالت مثل کاری که بچه های مدرسه می کردند بنویسی "حاج اکبری خر است". حاج اکبری مدیر جوان و بی تجربه و حزب اللهی مدرسه ما در خزانه بود. مدرسه ای دخترانه با حدود 1700 شاگرد و دهها دبیر! حاج اکبری شاید جوانترین مدیر مدرسه در آموزش وپرورش در سراسر ایران بود. حدود 20 سال سن داشت و صورتی بی رنگ ،
ادامه مطلب كليپها از لینک زیر
http://www.hambastegimeli.com/
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen