محمدرضا سعادتی
«وقتی که چشمانداز آینده برای ما روشن باشد، وقتی بهاصالت خود و بهاصالت مکتب خود معتقدیم و ماهیت تمامی جریانهای ارتجاعی را وسرنوشتشان را میشناسیم دیگر چه باک. بهقول برادرمان چه کسی میتواند از جهاد یک مجاهد جلوگیری کند. تمامی نیروهای جهان بسیج شوند، نمیتوانند اراده یک مجاهد را برای ایستادن و برگشتن از راهی که در پیش گرفته است بشکنند».
از نامه شهید محمدرضا سعادتی در شکنجهگاه اوین
در فاصلهیی که دیکتاتوری شاه، سقوط کرد و دیکتاتوری شیخ شروع شد، فرصتی کوتاه برای آزادی بود. یک زنگ تفریح برای مردم ما. همان که بهآن بهار آزادی میگفتیم. اما برای مجاهدین، همان بهار زودگذر هم، بهسرعت بهزمستان تبدیل شد.
ماجرای دستگیری و شهادت مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی، هیچ چیز نبود جز گروگانگیری رذیلانه خمینی از مجاهدین تا این که آنها را وادار بهتمکین از ولایت سفیانی خود کند. بهاین ترتیب، شهید سعادتی خود شاهد شهیدان و نخستین افشاگر بساط شکنجه و شلاق و سیاهچالهای خمینی دجال گردید.
ادامه مطلب از این سایت http://www.iran.mojahedin.org/pages/decorumDetails.aspx?DecorumId=१४२
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen